2777
2789

ممنون میشم راهنمایی کنین یکسالو نیم عقدم بابت درسم و خونه ساختن همسرم مجبوریم یکسال دیگه هم عقد بمونیم

این مدت با فراز و نشیب هاش گذشته و.  دو هفته پیش تولد مادرشوهرم بود خانوادشون اینطوریه ک به فکر تولد نیستن زیاد اما برا تولد من  شام دادن و خانوادمو دعوت کردن هزینه هاشم با شوهرم بود  و مادرشوهرم اینا هم ی کتشلوار هدیه دادن و منم برای جبران  امسال تولدشون کیک  و کادو بردم  کیک از طرف خودم  و پول کادو هم از خرجی ک  شوهرم بهم میده خریدم  همون شب کلی خوشحال شد و تشکر کرد اما  نه راضی شد عکس بگیریم نه چیزی وقتی مشغول کیک خوردن بودیم  برادرشوهرم اومد خونه. همه باهش دعوا کردن سر اینکه چرا خونه نمیاد و مسائل خانوادگیشون. همه بحث کردن مادرشوهرم  گریه کرد و همه چی قاطی شد 

کیک موند وسط وسایل چایی همینطور همه پخش شدن رفتن اتاق ها  منو شوهرم وسایلارو جم کردیم   خیلی ناراحت شدم ولی گفتم حالا ک شده  من فقد اخر هفته ها میرم یعنی پنجشنبه شب تولدشون بود همیشه تا عصر جمعه میمونم برمی‌گردم 

فردا صبحش  پدرشوهر و مادرشوهر همش پچ پچ میکردن در گوش هم  من همش تنها بودم هیچکی صحبت نمیکرد همه اعصابشون خورد بود بعد رفتن پایین بحث کردن و صحبت با برادرشوهرم ک من غریبم مثلا  نشنونم بعدش به شوهرم گفتن اره خانومتو ببر خونشون ما الان حوصله نداریم و اونم اینجا نباشه  انگار من اضافیم. بدون هیچ حرفی اومدم خونمون صب زود عصرش هم مامانش پیام داد اره ببخشیذ ناراحتت کردم ووو ... گذشت  از اون موقع ب بعد هم رفتارشون ی طوریه این هفته ک رفتم خونشون همه سریع پاشدن رفتن خابیدن منم صب دیگه اومدم خونمون نموندم مثل قبل .. بخاطر شوهرم چون در طول هفته همش سرکاره پیش هم نیسیم 

به نظرتون این رفتار درسته ک منم مث قبل نباشم یا اشتباهه باید چ رفتاری داشته باشم ؟ 

البته بگم ک  خانواده شوهرم کلا مودی هستن ی مدت همش زنگ میزنن بیا اینجا ولی حالا اینطوری 

سه هفته قبل از تولد مادرشوهرم  وقتی مادربزرگ همسرم( مادرشوهر مادرشوهرم😂) ک مریضه خونشون بود از بس ناراحت بود همش میگفت بیا اینجا حوصلمون سر میره همش زنگ میزد اما الان دیگه نه چون مادربزرگش رفته خونه یکی دیگه نگهداری میکنن گردشی 


.

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بعضی وقتا شاید ماهم اینطوریم که فضای خونه خوب نیست و حوصله مهمون نداریم

به نظرم شما بدون پیش زمینه ذهنی برو اگه دلت به موندن بود بمون دیدی اوکی نیست شرایط، نمون رفتار درست رو داشته باش 

چون اگه حال و حوصله شما رو نداشته باشن شاید ناخواسته به شما بی احترامی بشه پس حد و مرز رو نگه دار ولی این باعث نشه برنجی ازشون

خدایا من از تو ، تو را خواهم و بس
بعضی وقتا شاید ماهم اینطوریم که فضای خونه خوب نیست و حوصله مهمون نداریمبه نظرم شما بدون پیش زمینه ذه ...

نمیدونم واقعا من ک کاری نکردم به فکر تولدش بودم 

بقیه هیچ‌کار نکردن حالا برای تولد بقیشون چی ؟ مامانم میگه دیگه نرو 

.

عزیزم خانوادهدشوهرت بسیار خوب هستن کمتر کسی واسه عروس جشن تولد میگیره ومادرشوهرتون خیلی فهمیده هست که ازتون عذرخواهی هم کرده..اونا مشکلات خودشون رو دارن هرکسی هم حریم شخصی برای خودش داره وقرارنیست شما ازهمه چی باخبر باشین .بهتر هم هست که ندونید.شوهرتون میدونه چه زمانی برید اونجا چه زمانی نه پس ایرادنگیرین

فلسطین بزرگترین آزمون خدا از بشریت 

یه مدت نرو خونشون کم محلی کن منم تو عقدم هیچوقت زنگ نمیزنن بگن بیا خونمون خودم بخوام میرم

برای تولدشون چیکار میکنی؟ من شوهرم به فکر نیست من فقد یادش میاوردم ک تولد مامانت یا باباته حالا ماه بعدی تولد خاهرشوهر و برادرشوهرمه اونارو چیکار کنم؟ نرم؟

.

خواهشاااااا انقدر تو عقد شب نمونین خونه هم دیگه چه عادت بدیه دارید 

فقط 13 هفته به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
کاربری سال۹۸ کاربریامو ترکوندن لطفا گزارش میزنید حداقل بگید 
عزیزم خانوادهدشوهرت بسیار خوب هستن کمتر کسی واسه عروس جشن تولد میگیره ومادرشوهرتون خیلی فهمیده هست ک ...

ولی خیلی وقتا هم وقتی من میرم میرن سریع میخابن  انگار ناراحتن از وجود من

.

خواهشاااااا انقدر تو عقد شب نمونین خونه هم دیگه چه عادت بدیه دارید

دقیقا موافقم باهاتون 

اما اگ نرم خودشون میگن پس چرا زنت نمیاد نکنه دعوا کردین شوهرمم انتظار داره ک برم بمونم حتما

.

اولین اشتباهت اینجاست ک فکر میکنی جزئ از یک خانواده هستی تو تا قیامت تو عروس اون خانواده هستی و قرار نیست ک در جریان جز ب جز زندکی اونا باشی 

مورد بعدی اینکه خیلی میمونی خونشون دعوت ب دعوت برک شام خوردی برگردد 

منم عقدم بدون دعوت نمیرم فاصلمونم ۱ساعته بعد شام برمیگردم 

هر خانواده عقاید خودشون رو دارند اگر تولدی نیستند توام نگیر 

و اینکه ن رفتارتو تغیر نده یعنی سرد نشو و ناراحت نباش فقط کمتر بمون برا احترام خودت

برای تولدشون چیکار میکنی؟ من شوهرم به فکر نیست من فقد یادش میاوردم ک تولد مامانت یا باباته حالا ماه ...

من فقط تو این مدت برای خواهرشوهرم کادو خریدم تو تولدش برای بقیشون چیزی نخریدم چون خواهرشوهرمم برای من میخره 

و اینکه پدر و مادرش تولدشون مهم نیس براشون اصلا نمیدونم کیه تولدشون

این بنظرم بی احترامیه قبل ازینکه اونا از خونه بیرونت میکردن باید خودت میرفتی اینجوری هم احترامت حفظ میشد هم یاد میگرفتن بهت احترام بزارن 

بعدم چندروز بعد پاشدی رفتی خودتو کوچیک کردی باید میزاشتی وفتی اوضاع خونشون روبراه شد خودشون باهات تماس بگیرن دعوتت 


چنین خانواده ای که مودی هستن باید وقتی دعوت شدی بری نه هرموقع دلت خواست 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز