امروز رفتم دکتر
بعد دکتر سه تا منشی همزمان داشت
شاید باورتون نشه دکترش شبیه معتادا بود
در حال ویزیت در اتاقش باز میموند کلا
پیتزا میخورد میومد به بیمارا سر میزد با منشیا بگو بخند میکرد
قشنگ معلوم بود تریاک میزنه🤣
بعد منشی با اون یکی منشی داشت صحبت میکرد
میگفت بهم گفته زنمو میفرستم شهرستان بریم شمال تعطیلاتو
منم بهش گفتم پول رنگ موهامو پول ناخونم پول لباسمو. بده منم باهات بیام
از قیافشون نگم براتون به خدا اجنه از اینا خوشگل تر بودن