2777
2789

سریع بگید هستید تا بزارم زود میپاکم منتظرم 

اگر نتوان آزادی و عدالت را یک جا داشت و من مجبور باشم میان این دو یکی را انتخاب کنم، آزادی را انتخاب می‌کنم تابتوانم به بی‌عدالتی اعتراض کنم ....من مي‌دانستم نوميدي هست، اما نمي‌دانستم يعني چه. من هم مثل همه خيال مي‌کردم که نوميدي بيماري روح است. اما نه، بدن زجر مي‌کشد. پوست تنم درد مي‌کند، سينه‌ام، دست و پايم. سرم خالي است و دلم به هم مي‌خورد. و از همه بدتر اين طعمي است که در دهانم است. نه خون است، نه مرگ، نه تب، اما همۀ اينها با هم. کافي است زبانم را تکان بدهم تا دنيا سياه بشود و از همۀ موجودات نفرت پیدا کنم. چه سخت است، چه تلخ است انسان بودن...!

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دختره هم موهاش فره تو عکس صافه بگید زوددد

اگر نتوان آزادی و عدالت را یک جا داشت و من مجبور باشم میان این دو یکی را انتخاب کنم، آزادی را انتخاب می‌کنم تابتوانم به بی‌عدالتی اعتراض کنم ....من مي‌دانستم نوميدي هست، اما نمي‌دانستم يعني چه. من هم مثل همه خيال مي‌کردم که نوميدي بيماري روح است. اما نه، بدن زجر مي‌کشد. پوست تنم درد مي‌کند، سينه‌ام، دست و پايم. سرم خالي است و دلم به هم مي‌خورد. و از همه بدتر اين طعمي است که در دهانم است. نه خون است، نه مرگ، نه تب، اما همۀ اينها با هم. کافي است زبانم را تکان بدهم تا دنيا سياه بشود و از همۀ موجودات نفرت پیدا کنم. چه سخت است، چه تلخ است انسان بودن...!

نیومده

اومد

اگر نتوان آزادی و عدالت را یک جا داشت و من مجبور باشم میان این دو یکی را انتخاب کنم، آزادی را انتخاب می‌کنم تابتوانم به بی‌عدالتی اعتراض کنم ....من مي‌دانستم نوميدي هست، اما نمي‌دانستم يعني چه. من هم مثل همه خيال مي‌کردم که نوميدي بيماري روح است. اما نه، بدن زجر مي‌کشد. پوست تنم درد مي‌کند، سينه‌ام، دست و پايم. سرم خالي است و دلم به هم مي‌خورد. و از همه بدتر اين طعمي است که در دهانم است. نه خون است، نه مرگ، نه تب، اما همۀ اينها با هم. کافي است زبانم را تکان بدهم تا دنيا سياه بشود و از همۀ موجودات نفرت پیدا کنم. چه سخت است، چه تلخ است انسان بودن...!

الان اومد ؟؟

اگر نتوان آزادی و عدالت را یک جا داشت و من مجبور باشم میان این دو یکی را انتخاب کنم، آزادی را انتخاب می‌کنم تابتوانم به بی‌عدالتی اعتراض کنم ....من مي‌دانستم نوميدي هست، اما نمي‌دانستم يعني چه. من هم مثل همه خيال مي‌کردم که نوميدي بيماري روح است. اما نه، بدن زجر مي‌کشد. پوست تنم درد مي‌کند، سينه‌ام، دست و پايم. سرم خالي است و دلم به هم مي‌خورد. و از همه بدتر اين طعمي است که در دهانم است. نه خون است، نه مرگ، نه تب، اما همۀ اينها با هم. کافي است زبانم را تکان بدهم تا دنيا سياه بشود و از همۀ موجودات نفرت پیدا کنم. چه سخت است، چه تلخ است انسان بودن...!

دختره مرده؟ 😐 

تو یک زنی ^_^..! زیبا باش! لباس خوب بپوش! ورزش کن! مواظب هیکل و اندامت باش! هر سنی که داری خوب و زیبا بگرد! همیشه بوی عطر بده! مطالعه کن و آگاهی ات را بالا ببر... خودت را به صرف قهوه ای یا چایی در یک خلوت دنج مهمان کن! برای خودت گاهی هدیه ای بخر! وقتی به خودت و روحت احترام میگذاری احساس سربلندی میکنی آنوقت دیگر از تنهایی به دیگران پناه نمیبری و اگر قرار است انتخاب کنی کمتر به اشتباه اعتماد میکنی یادت باشد .."برای یک زن عزت نفس غوغا میکند"          
دختره مرده؟ 😐

شباهت دارن یا نه

اگر نتوان آزادی و عدالت را یک جا داشت و من مجبور باشم میان این دو یکی را انتخاب کنم، آزادی را انتخاب می‌کنم تابتوانم به بی‌عدالتی اعتراض کنم ....من مي‌دانستم نوميدي هست، اما نمي‌دانستم يعني چه. من هم مثل همه خيال مي‌کردم که نوميدي بيماري روح است. اما نه، بدن زجر مي‌کشد. پوست تنم درد مي‌کند، سينه‌ام، دست و پايم. سرم خالي است و دلم به هم مي‌خورد. و از همه بدتر اين طعمي است که در دهانم است. نه خون است، نه مرگ، نه تب، اما همۀ اينها با هم. کافي است زبانم را تکان بدهم تا دنيا سياه بشود و از همۀ موجودات نفرت پیدا کنم. چه سخت است، چه تلخ است انسان بودن...!

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز