شوهرم قرار بود واسه یه کار اداری بره تهران اونم یه روزه گف من نمیام خونه از همین جا میرم منم گفتم باشه و گف تو برو خونه مامانت تا میرمو برمیگردم
بعد یک ساعت مامانم گف تو چرا نری تو هم باهاش برو منم ز زدم بهش که باهات میام اونم گف نه من میخوام برم دیگه گفتم نیم ساعت بمون میام ک باهم بریم گف نه من میخام تنها برم خدافظ و قط کرد منم دوباره ز زدم گوشیشو از دسترس خارج کرده بود 😑😑هر چقدر ز زدم نشد ک بگیرمش یعنی در دسترس نبود😑😑
حالا به من گف میخوام تنهایی برم ولی مطمعنم با دوستشه اخه چون وقتی بهش زنگ زدم بعد شیش ساعت خیلی رسمی حرف میزدو اینا .صبحم بهم ازیه شماره ز زد که گوشیمو همون جاایی که کار داشتم جا گذاشتم(تو دژبانی)و به این شماره ز نزنی اخه از کسی گرفتم منم گفتم از کسی یا دوستت؟؟؟!!!!!گف برو بابا و گف اون نفری که باهاش کار داشتم تو مرخصیه و من باید بمونم تا شنبه
انقد حرصم گرفته که کلی گریه کردم که منو نبرد با خودش نمیدونم وقتی بیاد چیکا کنم من یکم اونو حرص بدم😐😐😐