2777
2789
عنوان

اتفاق عجييب

149 بازدید | 11 پست

سر چهار راه تو ماشين بوديم بعد يه خانمه با يه دختر بچه كلاس پنجم شيشمي داشتن هي پشتشونو نگاه ميكردن ميخنديدن صاحب مغازه اي ام كه اونجا بود داشت سيگار ميكشيد و ميخنديد بعد كه از چهار راه رد شدن وايسادن يه اقاي قد كوتاه كه نرمال به نظر نميومد رفت اون دستي كه اون خانومه بود بعد زنه هي ميگفت بيا سلام كن چرا نگاه نميكني خجالت ميكشي بعد مرده كه صاحب مغازه بود هي سيگار ميكشيد ميخنديد بعد بچه هه هم ميخنديد و زنه دستشو دراز كرده بود هي ميگفت خجالت ميكشي 

خلاصه خيلي ترسناك بود كلا شبا شهر ترسناكه 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

با لحن کتابای صادق هدایت و عباس معروفی خوندم

عمیقا دوست دارم برم اونجا که فصلاش برعکس کل دنیاست! کریسمسش تو تابستونه و بجای آدم برفی، آدم شنی تو ساحل درست میکنن. کی به کیه؟! شاید منم یه روز یه اوزی لیدی شدم 🌠

يه زن عجيب با يه اقاي ديوونه بودن با يه بچه زنه وايساده بود اون طرف چهار راه مرده هم رفت اون طرف چهار راه ( يكم ديوونه بود) بعد زنه هي به مرده ميگفت بيا سلام كن بعد زنه دستشو دراز كرد بود به مرده  ميگفت خجالت ميكشي بعد يه مرد ديگه كه مغازه دار بود كه داشت سيگار ميكشيد اونارو ميديد و ميخنديد 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز