اولیش اینکه شما خسته نمی‌شید؟
یعنی اینکه هر روز صبح زود یا حالا سر ساعت مشخصی از خواب بیدار بشید و سرکار برید واستون خسته کننده نیست؟
یعنی هیچ وقت نشده که دلتون بخواد دیگه واسه خودتون باشید و نرید سرکار؟
مورد دوم اینکه وقتی پریود می‌شید چیکار می‌کنید؟ اگه سرکار پریود بشید یا شرایط جوری باشه که نتونید مرخصی بگیرید؟
و اینکه وقتی می‌رسید خونه حالتون چطوره؟ چند ساعت سر کار بودید و کی می‌رسید خونه و وقتی رسیدید اصلا انرژی براتون مونده یا نه؟
همش به کنار پریود شدن سر کار به کنار ....یه مدتی شاغل بودم سره کار پریود میشدم میمردم
من اگه بی برنامه باشه یروزم اذیت میشم بیشتر
ولی به خودم سخت میگیرم زیاد
شاغل بودن قطعا سخته
اکثر اوقات بیدار شدن از خواب صبح یکم سخته، میگی کاش بیشتر میخوابیدم
ولی تبدیل به عادت میشه
یعنی وقتی دو سه روز مرخصی میری دلت برای کار تنگ میشه
من ک اینطوریم
برای پریود هم اذیت میشی یکم
چون مرخصی نداری مجبوری بری سر کارت
من ۳ سال متاهل و خانه دار بودم و ۳ سال متاهل و شاغل حقیقتا شاغل بودن یه چیز دیگه اش
پریودی هم عهد قلقلی میرزا که نیست آدم ندونه کی پریود میشه با آمادگی کامل میری من خودم دل‌درد ندارم اگه کسی هم خیلی درد داشته باشه اون روز نمیاد دیگه هر شغلی ماهی یک روز مرخصی رو داره
من شاغل نیستم
اما نظرم اینه که کار کردن زن تو ایران ظلم در حق زنه
چون باید مثل تراکتور جون سخت باشه
معمولا بچه های خوب و درسخونی هم ندارن اینو چندتا از دوستام که شاغلن خودشون گفتن چون وقت رسیدگی به بچه ها رو ندارن
در مورد معلمی برای خانم ها نظرم مساعده ولی کارمندی و... خیر
از وقتی شاغل شدم خیلی هدفمند تر هستم
خسته به معنای بریدن نه وای طبیعتاً بعضی روزها فشار کار هست
من همیشه دوست داشتم شاغل باشم و الان از این موضوع خیلی خوشحالم
سخت نبوده برام
شابد گاهی خسته بشه ادم و دوست داشته باشه خونه باشه
بعد از کار استراحت می کنم
الانم کم کم تعطیل میشیم
خیر خسته نمیشم چون به کارم و محیط کارم علاقه مندم و فارغ از اینها تو محیط کار هم خیلی به روحیه ما توجه میشه
و اینکه از صبح زود بیدار شدن هم نه چون پنج ساله هرروز پنج و نیم بیدار میشم
