از اول نفرت داشتم از مامانم همیشه کاری کرد ازش بدم بیاد همیشه مقایسم کرد هیچوقت بهم محبت نکرد الان یه ذرم دوسش ندارم الانم بلد نیستم به کسی محبت کنم هیج دوستی ندارم ۱۸ سالمه این چند روزم که امتحانامه بیشتر شکنجم میده سرچی؟خیلی خنده داره سر غذا چیزهایی رو میپزه از قصد من بدم میاد نمیتونم بخورم گشنه میخوابم هیچی مامانای شمام اینجورین؟
یه تخم مرغ درست کن بخور
یه سیب زمینی چیپس کن بخور
یا یه تیکه سینه ی مرغ رو اول بکوب با ادویه و ماست و آبلیمو و پیاز مزه دار کن، سرخ کن
هیچ کدوم وقت زیادی ازت نمیگیره
ولی گشنه نمیخابی دیگه
این سن ۱۸ سالگی واقعا رومخه
منم تاپیک های ۱۸ سالگیم کلا مربوط ب مادرم بود واقعا هم باهم درگیر بودیم
بعد ها میفهمی ک هیچی مهم نی
مامان من اینطوری نیست
اینطوری که میگی رفتار مامانت غیر طبیعیه چرا باید اینجوری باشه؟؟ کاری نکردی که باعث ناراحتیش بشه؟
برو شکر کن
روز امتحان نیست منو گریه نده سر چیزهای کوچیک
از اول اینجوری بود یه چیزیم بگم میگه دیروز اینو گرفتم برات ده بار به من عذاب وجدان بده هی منو عصبی میکنه الان جوریم با ساده ترین حرف بهم برمیخوره ناسلامتی خودشم معلمه اما ...😭
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
