2777
2789
عنوان

شوهرم از ترس خانواده ش منو فدا میکنه

| مشاهده متن کامل بحث + 251 بازدید | 18 پست
اونا خودشون یه زمانی عروس بودن خیلی هم حالیشونه ولی از بدجنسی این کارا رو میکنن

خودشن بدون ما همه جا میرن

یبار ما خواستیم بریم کربلا

مادره جلو چشم من داشت سکته میکرد رسما گریه کرد

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خودشن بدون ما همه جا میرنیبار ما خواستیم بریم کربلامادره جلو چشم من داشت سکته میکرد رسما گریه کرد

ببین واقعا اگه میخوای درست بشه این کار رو بکن

ایندفعه که میخوای بری از اول با قهر و اخم نرو باشوهرت خوب باش اونجا که رسیدید به مادرشوهرش و خواهر شوهرت بگو من هم دوست دارم یه سفر هایی با فلانی( اسم همسرت) دوتایی بریم برامون خاطره بشه جلوی شما  روم نمیشه ابراز احساسات بکنیم بعداً که سنی از ما بگذره دیگه لطفی ندارد تا جوون هستیم هیجان داره نمی‌گم اصلا با شما نریم بیرون ولی مثل خود شما که بدون ما هم می‌رید چه اشکالی داره خب فلانی( همسرت) هم منو چند جا تنهاببره دوتایی. باشیم گفتم شما. درک میکنید منو و زمان جوانی خودتون حتما حس منو داشتید به خاطر همین خودتون بگم که دلخوری پیش نیاد 

ببین واقعا اگه میخوای درست بشه این کار رو بکنایندفعه که میخوای بری از اول با قهر و اخم نرو باشوهرت خ ...

یعنی اگه به خودشون نگی تا سی سال دیگه هم به شوهرت بگی فایده نداره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز