لباساتو برو تو آشپزخونه پشت اپن عوض کن
بله خونده بودم این اتفاق بزا ساعت ۱۱و ۳۰دقیقع بود
چون تایپیک هام پر شده بود نمی‌دونستم تایپیک بزنم وگرنه ازون موقع تا ساعت ۱۲یشه بیام سایت کمک بخوام داشتم سکته میکردم
ارتئه هم دارم نصف پاورپوینتم هنوز مونده
فکر نکنم فردا بتونم کاری کنم سرم سنگین و داغ شده
از بس گریه آن رو نگه داشتم مامانم اینا بیدار نشن
به نظرمن برادرت سنی نداره بچه ست درکی از این موصوع نداره فقط ممکنه فیلمی عکسی دیده باشه یاحتی از دوستاش چیزی شنیده باشه وکنجکاوشده باشه شما باید یه جوری غیرمستقیم بهش یاد بدید که چه وقتایی نباید به جنس مخالفش نگاه کنه وخودتون هم رعایت کنید ومثلا میخوای لباس عوض کنی ازش بخوای پیشتون نباشه یاحتی برعکس وقتی خودش لباس عوض میکنه شماجاتون روعوض کنی یجوری که متوجه بشه ،دیگه به هرروشی باید یادبگیره که جنس مخالف نبایدبدن همدیگروببینن اگه دیدی ادامه دادبه مادرتون بگید
عزیزمم خیلی سخته می‌دونم تا ی مدت هم ممکنه ازش متنفر بشی ولی خب اینم در نظر بگیر که کنجکاوه تا کمتر اذیتت کنه این ماجرا اگر حتی دیدی جدیه با مشاور حرف بزن خودت راجب داداشت
رفتارای عجیب دیگه هم داره؟خشونت و پرخاشگری و...؟
