با پدرم دیروز رفتیم دکتر قلب
دکتر میخواست از پشت کمر معاینه کنه مجبور شد تسمه شلوار باز کنه پیراهنش بیاره بالا
دیگه معایینه شد میخواستیم بریم من اصلا متوجه نشدم شلوارش درست نکرده یهو امدیم بیرون تو رو ۵۰ تا مریض وایساده شلوارش درست کنه
بگو مرد تو اتاق دکتر نمیتونستی شلوار لباست درست کنی
همه داشتن میخندین
پدرمم عین خیالش نبود😑😑😑
یکساعت داشت درست میکرد مگه درست میشد