نمیدونم اصلا چطور رفتار کنم که ایشون به خودش بیاد هروقت جلوش میخندم بهم زل میزنه لبخند میزنه البته واقعااا بامزس همش منو میخندونه اشکم در میاد اصن بعد بهم ی لقب خاص داده به زبون محلیمون یعنی کسیکه خیلی میخنده وقتی کار بدی میکنه داداشم بهش میگه نکن انجام میده من بش میگم علی بات قهر میشما بعدا فورااا تمومش میکنه وای نمیدونم اینکاراشو از کی یادت گرفته فک کنم از باباش همش شعر میخونه ی بار بهم گفت چه دلربایی دلبر🤣🔪بیس چاری هم توی بالکنشون خونه مارو دید میزنه هرررر وقت رفتم تو حیاط اونجا بود خداکنه اشتباه کنم هرچند خیلی میخندم به اینکاراش روحم شاد میشه ولی گناه داره نمیخام شکست عشقی بخوره اگر شما بودین لطفا بگید چه عکس العملی داشتین
پسر بچها تو این سن از اینکارای سم میکنن یادمه داداشمو و پسرعمم جفتشون ۸_۹سالشون بود هر دوتاشونم عاشق یه دختر فامیل شده بودن دختره ۲۵ سالش بود اون موقع😂سر این دعوا میکردن همو میزدن😂الان اون دختر ازدواج کرده اینام دیگه الان هر کدوم ۲۰ سالشون شده روشون نمیشه تو صورت طرف نگاه کنن😅😅
مواظب باش عاشق باباش نشی که میگی فک کنم از باباش یاد گرفته
نه عزیزم باباش از پدرم بزرگترین این حرفا چیه...بعدشم ازین لحاظ گفتم که خانومشون خیلی آدم سرحال و خوش رفتاری هستن و بنظرم همه اینها برمیگرده به همسرشون و ی بار هم دیدم که گوشیشون زنگ میخوره دیدم نوشته خانومیم بایه قلب که نشون میده چقدر به همسرشون علاقه دارن