ماها متاسفانه مادرای سمی داریم
من بشینم برات بگم دهنم باز میمونه
به زووور چادر میگفت بپوش
متنفر بودم از چادر
بعد عقدم سه روز بعدش گذاشتم کنار
چند وقت یه بار با طعنه میگفت
تو چادری بودی تو حجابی بودی شدی مانتویی
انگار من چادری بودم
نه
من اجبارا چادر میپوشیدم
خیلی روحی روانی داغونم کرده
رفتم روانپزشک
همش فکر میکردم تمام روانم از شوهرم داغونه
برگشت گفت چهار نوع افسردگی داری سه تاش برای کودکیت هست
خیلی حواست به خودت باشه
عین من نشی
من قرص نخورم یه ادم داغونی هستم
اعصاب و روان داغون