از شوهرم خیلی خیلی دلخورم
تمام این سالها خیلی بهم زخم زده و هر چند وقت یکبار یادم میاد و حالم بد میشه و بهم میریزم.
هیچ وقت هم جبران نکرد که یادم بره
من عاشق خودم بودم
الان با رفتارهاش کاری کرده که احساس بی کفایتی و ناکافی بودن میکنم.
دارم میرم پیش ی مشاور ولی زیاد امیدوار نیستم فقط دارم تو این گرونی پول حروم میکنم ...
آخ قلبم درد گرفته... از فشار غصه و ناراحتی ...
الان ی نمونه از بی منطقی هاش رو براتون تعریف میکنم
شما نظر بدید ببینید حق دارم بهم بریزم یا نه؟؟