ازت متنفرم واسه تموم وقتایی که حس ج داشتی ولی منو با زنهای دیگه مقایسه کردی
واسه تموم وقتایی که حس ج نداشتی و منو آدم حساب نکردی و زنهای دیگه رو این بار به جای مقایسه کردن خراب خطاب کردی
ازت متنفرم واسه تموم ده سالی که به پات موندم و هیچوقت منو هیچ جا نبردی یه تفریح دو نفره منو نبردی و به جاش فقط از خانوادم و خودم ایراد گرفتی
برای تمام وقتایی که به خانوادم توهین کردی و هیچی نگفتم
تموم روزایی که تا شب خوابیدی و اصلا فکر نکردی که من وجود دارم یا نه
واسه تموم وقتایی که پولت رو خرج کبوتر بازی کردی و هر سال باید اسباب کشی میکردیم چون صاحبخونه راضی نبود تو خونش کبوتر نگه داری
واسه نق زدن های شبانه روزت سر تمیزکردن خونه با سه تا بچه،سر غذا
واسه تموم وقتایی که تحقیرم کردی و بارها گفتی پشیمونی از ازدواج با من
کاش میتونستم یا بکشمت یا ازت جدا بشم چه کنم که سه تا طفل معصوم دارم و بابامم سالم نیست که بخواد با تو بجنگه