درسته خیلی سخته عمه خودم همچنین بچه ای داره من چند روز پیش بودم واقعا سخته خدا کمکت کنه ولی گلم اون که خودش اینجوری نمیخواسته شده سعی کن خونت مستقل کنی
میدونم کار خدا بوده ولی من تو زندگی با اینا دچار ناراحتی روحی شدم و دیگه اعصابم نمیکشه که بیشتر از این تحمل کنم، یعنی دیگه بخوامم نمیتونم تحمل کنم، ظرفیتم پُر شده، فقط میخوام فرار کنم برم و دیگه پیش اینا نباشم تا اینقد زجر نکشم😪😭
عزیزم به حرف و ناسزاهای بقیه گوش نده برات مهم نباشه
میخای حرف بزن تعریف کن از کاراش بگو
کارایی که باعث ناراحتیت میشه
شاید یکم آروم شدی گلم
اتفاقن ما انقد شبا بخاطر این اذیت میشیم😒😪
همش صداهای عجیب از خودش در میاره ، حرکات های دیوانه وار و جنون آمیز داره ، رفتارهاش کلاً غیر طبیعی و غیر قابل تحمله ، زندگیم با اینا به یه کابوس تبدیل شده😓😩
نه به پیغمبر نمیدونستم، ما اون موقع که من و شوهرم باهم عقد کردیم اوج کرونا بود و نمیشد بیاییم تحقیق
بعد از عقد اومدم خونشون وضع زندگیشون و دیدم و جا خوردن و به شدّت پشیمون شدم ولی دیگه کار از کار گذشته بود و من به عقد رسمی همسرم در اومده بودم، چند سال اوّل زندگی رو به اجبار با اینا تحمل کردم تا شوهرم کم کم دستش باز بشه برام خونه فراهم کنه ولی هرچی زمان جلوتر میرفت منم ناراحتی روحیم و افسردگی با اینا بیشتر میشد😪😔😭😢
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
