از همون روزی که اومدم این خونه فقط تحقیر شدم مادر شوهرم میگه چرا اینقدر آرایش میکنی زن باید ساده باش جلف نباشه میگه واسه کی خودتو درست میکنی؟ تو خونه شوهرتم نه روی فرش قرمز هر چی میپوشم میگه ناجوره میگه به ما نمیخوری حتی یه بار گفت تو رو که میبینم یاد دلقک میافتم من فقط نگاش کردم ولی دلم شکست شوهرمم فقط ساکته انگار این درد من به اون ربطی نداره مادرشوهرم جلوی همه منو خورد میکنه با جملههای آروم ولی کشنده میگه خوشگلی ولی زن زندگی نیست میگه با این تیپ و قیافه فقط دنبال جلب توجهی نه زندگی من دیگه خستهم از توضیح دادن از قضاوت شدن از اینکه باید تو خونه خودم همش خودمو قایم کنم میخوام بدونم کسی مثل من بوده کسی تونسته از این فشار نجات پیدا کنه کمکم کنین چون دارم کم میارم واقعاً کم
ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.
قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.
تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.
والا... مشکلم خودشو خانوادش بود. مادرشوهرش هی دخالت میکرد و نمیتونستم طاقت بیارم. چندین سال به پاش سوختم و ساختم. تو یه خونه با مادرشوهرم زندگی میکردیم که مبادا خانوم ناراحت بشه. هیچی نگفتم بهشون که نکنه از دستم دلخور بشن. حتی شوهرم هم دست بزن داشت. کافی بود مامانش یه چیزی بگه که سر من خالی کنه!! بعدش کم کم راه افتادم .خودم رو خالی کردم و از شوهرم هم طلاق گرفتم .
شوهر شما اهمینی به شما نمیده کمادر جرات میکنه اینجوری حرف بزنه.مادر شوهر یزید هم باشهوقتی پسرش ۱۰۰ پ ...
عزیزم حرفت واقعا باعث شد به فکر بیوفتم به این فکر کنم که چیکار کردم که این شد ... حرفتون واقعا درسته مشکل منم که این ها رو تحمل کردم همون موقع که این رفتارا رو از خودشو خانوادش دیدم باید میزاشتم میرفتم