2777
2789
خدا ان شالله برات جبران کنه....میدونی نسل مامان باباهامون هنوز همون نسلی هستن که بچه رو عصای پیری و ...

بخداااااااا نسل عوض شده اصلا نمیتونن مثل قدیمیا باشن شرایط زندگیا عوض شده

من یه بچه دارم انقدذ اذیتم میکنه انگار ۷،۸تا دارم 

الهی بگردم خدا قوت بهت. منم مادربزرگم همینجوری اذیت میکنه‌‌. میگه شماها کار ندارین دنبال خوش گذرونین. باید از من مراقبت کنین. مامان من و ساعت ۶ صبح میکشونه اونجا که صبحونه بده. بعد میبینی بعد ازظهر خودش داره چایی میریزه کاراشو میکنه. ولی به ما میرسه میگه تکون نمیتونم بخورم. مامانم و خاله هام از مامانبزرگم دارن ضعیف تر میشن 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

الهی بگردم خدا قوت بهت. منم مادربزرگم همینجوری اذیت میکنه‌‌. میگه شماها کار ندارین دنبال خوش گذرونین ...

مامان من همه کاراشو میکنه

دانشگاه میره سرکار میره

الانم یکهفته گذشته از مشکل کمرش دیروز چندساعت پیاده روی کرده

فقط عذاب وجدان میدن

مامان من همه کاراشو میکنهدانشگاه میره سرکار میرهالانم یکهفته گذشته از مشکل کمرش دیروز چندساعت پیاده ...

یکم باید دلتو سنگ کنی بگی شرایطتشو ندارم. اونوقت خواهرات مجبورن یه کاری کنن یا مامانت به اونا فشارو بیاره

سر زایمانت مادرت برات چیکار کرد ؟

خوب بهت رسیدگی کرد نذاشت کمبودی حس کنی ؟ 

اگر جوابت آره هست پس مادرت حق داره 

پیشنهاد‌میکنم بخونیدش قشنگه 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸حجاب، نشانه‌ای از عزت و کرامت است که در دنیای پر زرق و برق، به انسان اصالت می‌بخشد ، حجاب احترام به خود و دیگران را نشان می دهد ،حجاب نه محدودیت، بلکه آزادی است؛ آزادی در انتخاب و احترام به خود ،حجاب، سپری است در برابر هرگونه بی‌احترامی و نگاه‌های سطحی ،حجاب، به معنای احترام به خود است ، حجاب پوشش انسانیت و برهنگی نماد حیوانات است ،هر زن با حجاب، داستانی از ایمان و شخصیت خود را روایت می‌کند ،حجاب موجب عزت و احترام بیشتر به زن در جامعه می شود، (حجاب حفظ کرامت و شخصیت زن در جامعه است)🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

از شوهرت حساب نمی برن

شوهر من انقدر مهربونه اون خودش صبح بهش میگم من میخوام برم خونه مامانم امروزم میگه اتفاقا من میخواستم بگم اگه کار نداری یه سر بهش بزن

بیچاره دیروزم خونه رو مرتب کرده بود شب کار بوده بعد رفته بود سرکار 


متاسفم ک اینو میگم ولی داره از شما و احساساتتون سو استفاده میشه .خودتون رو فدای کسی نکنید ک به دنبال منافع خودش هست حتی اگه اون شخص پدر و مادر شما باشه

ازونجایی که درمورد هر موضوعی نظر نمیدم ؛ پس اگه نظرمو یه جا گفتم که مخالفش بودی لطفا ریپلای نکن نمیخوام متقاعدم کنی،چون نظرم طبق تجربه خودمه😊••••••• امروز دوم شهریور۱۴۰۲با خودم عهد میبیندم که بجز راهنمایی و مشاوره در حد درک و فهم خودم از موضوع بحث؛ در هیچ تاپیکی پست نگذارم و البته بجز موارد فان ؛؛ و هیچ‌وقت در تاپیک های تعریف از خانواده اعم از پدر،مادر،خواهر،برادر،همسر و فرزند شرکت نکنم ،چون هروقت شرکت کردم بعدش کلی انرژی منفی روانه زندگی خودم و اون افراد شد!!! •••••••••روابط دوستانه یا عاشقانه تو باید عامل کاهش استرست باشن نه بیشتر شدنش،باید منبعی برای آروم شدن تو، پیشرفت خوشحالی و آسون تر شدن مسیر زندگیت باشن، اونا باید باشن تا از زندگیت لذت بیشتری ببری و حالت خوب باشه کنارشون نه برعکسش،زندگی خودش به اندازه کافی سخت هست•••••••••

دقیقا تا آدم نابود نشه 

این پدر مادرا ول نمیکنن

منم چند سال اول همین برنامه ها داشتم

سالی ۲۰ بار جلسه میگرفت باید من میرفتم از صفر تا صد کاراش میکردم با بچه کوچیک

دوباره ماهی چند بار مهمونی میگرفت توقع داشت یک احظه هم نشینم

از اون طرف دیسک کمر داشت سالی چند بار درد میکرفت و دو هفته میخوابید

و توقع که کل زندگیم ول کنم برم خونه شون از صبح تا شب

به قول شما با بچه کوچیک خیلی سخت بود

بعد که خودم ناقض شدم دیسک کمر و آرتروز زانو

و صد تا مریضی دیگه

الان دست از سرم برداشته

نه دیگه مهمونی میکیره نه جلسه

میدونی مشکل شما اینه که رسیدگی به مادرتون تقسیم نشده 

من بابام جراحی قلب داشت مادرم ک بیماره از قبل آوردمش پیش خودم بود دو هفته 

داداشم بابامو برد تهران دکتر 

این وسط خواهرم هیچ کاری نکرد 

یعد ک بابام مرخص شد 

من سه روز آخر هفته بایه بچه مدرسه ای یه بچه شش ماهه تو جاده در حال رفت و آمد بودم اونجا حتی فرصت نمیکردم به بچم شیر بدم😔

داداشم دکتر برد بابامو تمام خریداری انجام می‌داد ولی خانمش باردار بود 

بعد خواهر مجردم نیومد هیچ کاری نکرد همش بهونه آورد و نرفت کمک کنه بعد من بت کلی مشغله ...

آخرشم عید خانم تشریف فرما شدن روز سوم رفتن دنبال دوست و رفیق 

من ک فکر میکنم همه به چشم کنیز و کلفت نگاهم میکنن 

البته بابام از هیچکدوممون توقع نداشت الهی شکر اون روزا گذشت تنشون سلامت باشه سایه شون بالاسرمون

سر زایمانت مادرت برات چیکار کرد ؟خوب بهت رسیدگی کرد نذاشت کمبودی حس کنی ؟ اگر جوابت آره هست پس مادرت ...

تو بارداریم سه ماه استراحت مطلق بودم درد عضلانی شدید داشتم از اخر اسفند رفت شهرستان تا اخرای فروردین من خونه مادرشوهرم بودم

گفت عید باید عروس دعوت کنم کار دارم تو بیا مه من نمیتونستم برم

تو بارداریمم هیچوقت نیومدن پیشم که بگم کمکم کرده باشن خودم خونه تکونی کردم سیسمونی و چیدم یه روزم اومدن خونه مادربزرگم نزدیک منه رفتن خونه اون و تمیز کردن شام م ناهار اومدن خونه من ۸ماهم بود بعدش رفتن خدماتی گرفتم خونمو تمیز کرد واسه زایمانمم ۵روز خونشون بودم ۱۷روز خونه مادرشوهرم گفت من نمیتونم بیشتر مرخصی بگیرم

اصلا بحث این حرفا نیست ادم واسه مادر پدرش باید هرکاری بکنه بدون منت ولی من دیگه خسته شدم

میدونی مشکل شما اینه که رسیدگی به مادرتون تقسیم نشده من بابام جراحی قلب داشت مادرم ک بیماره از قبل آ ...

ادم واسه پدرمادرش بگنه هزار برابر جبران میشه ولی دیگه یه سریا شونه خالی میکنن دیگه

چی بگم والا

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792