من جات بودم کاری میکردم تا این برادرشوهرو جاری از چشم شوهرم بندازم تا بیشتراز این به لاشخوریشون ادامه ندادن
انقد کارای بدشونو جلوی شوهرت بزرگ جلوه بده و تعریف کن که شوهرت بفهمه ادمای بدی هستن تا از چشمش بیفته
بعدشم اینکه ببخشید این حرفو میزنم به شوهرت بگو اونا مارو .... گیراوردن ک داعم سواری بگیرن مام حالیمون نیست ک دارن چجوری موذی گری میکنن
و حرف اخر اینکه مردا هیچ ذهنیتی راجع به تینکه عذاب وجدان بگیرن بگیرنو هزارجور فکربیخود مثل ما زنا ندارن بخاطر همین انقد با بیخیال راحت کمک میکنه فکر میکنه چون تو اعتراض نمیکنی راضی هستی
اگه اعتراض نکنی و جلوی کارای شوهرتو نگیری 2 روز دیگه جاری جان که یخورده زندگیش به رو اومد میفهمی چه اشتباهی کردی اعتراض نکردی بزار خودشون تلاش کنن همونجور که شما دوتایی دارید کار میکنیدو تلاش میکنید بجز خودتون اونارم تو رفاه قرار میدید....تو میری کار میکنی پولارو جاریه به جیب میزنه حال میکنه اونوقت خوده جاریه نشسته خونش داره خودشو باد میزنه یکم به خودت بیا دختر تغییر بده وضعیتو