2777
2789
خب حق داری عزیزم زیر ۳۰ ادم نمیدونه چی میخاد بلوغ روانی نداره عب نداره

من نخاستم طلاق بگیرم

شوهرم عدم استقلال داشت و وابستگی شدید ب خونوادش 

نتونست مدیریت کنه خودش داره طلاقم میده

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چرا انقد طلاق زیاد شده تا تقی ب توقی میخوره طلاق. یکی بیاد بنویسه شوهرم جواب سلاممو نداد بعضیا میان مینویسن طلاق بگیر😐پس قدیما چجوری با اونهمه سختی کسی زیاد جدا نمیشد بیایید یکم باهم مهربون تر باشیم زندگی میدون جنگ نیس ک برنده یا بازنده داشته باشه

مجردی سخته خیلی؟

اره...آخه ادن دلش محبت میخواد عشق میخواد

اما از من بهت نصیحت تو حالا حالاها فرصت داری

مستقل شو

اشتباهاتی ک از وقتی متاهل شدی تا الانو تکرار نکن

درس بخون سرکار موردعلاقه برو هنر یادبگیر

بعد حالا ازدواج میکنی

عجله ای نیست اگه بتونی طاقت بیاری


🍀از پاهاییکه نمی‌توانند تورا به ادای نماز ببرند انتظار نداشته باش که تورا به بهشت ببرند،،،قبرها پر است از جوانانی که می‌خواستند در پیری توبه کنند...🍀

خیلی باید محتاط باشم خیلیییییینی خیلی فکرم درگیرهچیکار کنم چیکار نکنم

حالا بذار جدا بشی بعد کم کم به خود بیای اولویت سلامتی روحی و جسمانیت باشه استقلالت باشه حتی برای سرگرمی هم با کسی نرو تو رابطه چون الان روحت خسته هست تمایل به نیاز به جنس مخالف داری برای دلگرمی و سرگرمی و محبت خیلی زود گول میخوری یک وقت به خودت میای که میبینی ته خط هستی و درها بسته شده با یک انتخاب جدید اشتباه تر از قبل 

❤️مادَر❤️๑⁠˙⁠❥⁠˙بَرگِ زَردی با سِماجَت شاخه را چَسبیده بود،دَست های خویش و دامان تواَم آمد به یا⁦๑⁠˙⁠❥د
چرا داری جدا میشی کسی که انقد اذیت شده که میخواد جدا بشه دیگه خاطرات براش مهم نمیشه

من شوهرمو دوس داشتم خیلیم دوس داشتم

ولی خیلی اذیت شدم بخاطر اینکه عدم استقلال داشت و خونوادش ب شدت بهش وابسته بودن 

شوهرم برا من کم نمیزاشت خوب بود تا حدودی 

اما اما ب شدت وابستگی شدید داشت و همه کار تحت کنترل خونوادش بود تهش انقد دعوامون بالا گرف بیرونم کرد و تو دادگاه گفت نمیخام این زندگیو ادامه بدم

چون نمیتونست مدیریت کنه و باید تا ابد در کنارش خونوادش شریکی و وابستگی زندگی کنه

حتی مادرش خونه منو میگشت و اشغالام رو میگشت خیلی سخت بود

خود‌ شوهرم ب تنهایی خوب بود ولی امان از این حجم از وابستگی خونوادش ب شوهرم و بالعکس

خیلی باید محتاط باشم خیلیییییینی خیلی فکرم درگیرهچیکار کنم چیکار نکنم

همسن منی منم حال تورو داشتم الان بهترم

الان اصلا ثبات نداری دست از سر خودت بردار

جداشو چند وقت واقعا خودتو ول کن هیچ گیری تو زندگیت نباشه حتی یه رژیم ساده سنگینیه که رفت برو پیش مشاور و راه تازه برای زندگیت حالا هر چی حتی دانشگاه رفتن

پیج اینستام...... 
هم سنت کمه هم تازه میخوای جدا بشی برو یکم زندگی کن

زندگی ک میکنم ولی میگم از اینده میترسم حس میکنم دیگ ب جایی رسیدم ک حتی چندین سال بعدم دلم نمیخاد ازدواج کنم

من یبار تو۲۲سالگی طلاق گرفتم سخت بود و ۲۵ازدواج کردم

من خانواده خوبی نداشتم سختم بود ادم نبودن الانم مادرم میخواد ما رو بهم بندازه من قهر کردم  و دورم ازش     ماد م جادوگره 

خدایا شکرت 

زندگی ک میکنم ولی میگم از اینده میترسم حس میکنم دیگ ب جایی رسیدم ک حتی چندین سال بعدم دلم نمیخاد ازد ...

خب الان حق داری و طبیعیه باید بگذره بری تراپی حالت خوب بشه زخمات خوب بشخ

چرا انقد طلاق زیاد شده تا تقی ب توقی میخوره طلاق. یکی بیاد بنویسه شوهرم جواب سلاممو نداد بعضیا میان ...

من مشکلم عدم استقلال و وابستگی های شوهرم ب خونوادش بود


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز