همسرم میگه من مادر و پدرم با تویه غریبه عوض نمیکنم

من از روی نوجووونی حرف نمیزنم دخترم شاید پسرم همسن تو باشه جووونیت رو حیف نکن تنهایی برو مشاور وتصمیم درست بگیر یه حرفی رو اویزه گوشت کن اگه حتی موقع عروسیت هم احساس کردی انتخابت اشتباه بوده تاکسی بگیر برگرد ازاین برات مرد خونت ،تکیه گاه در نمیاد ازدواج یعنی آرامش روحی ،روانی عاطفی ،آرامش نه هر شب با گریه خوابیدن ،هر رپز بغض وتحقیر وباج خواهی ،زندگی پستی وبلندی داره ولی هر کسی ارزش نداره جوونیت رو هدر بدی 

سالی که نکوست از بهارش پیداست 

خدا به دادت برسه  مطمئنم  با این آینده ای نداری و آخرش به طلاق میرسی پس هرچه زودتر اقدام کن چون کلاه گشادی سرت رفته

اره خوشگلم وقتی از حالا داره میگه اولویتم  پدرومادر هستن مطمئن باش درآینده  خیلی داغونت میکنه 

اون الان باید روزی هزار بار فقط قربون صدقت بره بعد میاد اینجور صحبت میکنه 

واقعا  به دردنخوره 

خب باج ندین یعنی چی باج میگیره😐

آااخ

ناراحت شدم برات.

ان شاءالله همسرت سرعقل بیاد.

عزیزم فعلا پیگیرش نشو هر وقت سراغت رو گرفت باهاش صحبت کن بگو من با چه پشتوانه ای وارد این زندگی بشم با این اخلاقهایی که از خودت نشون میدی. با خوبی باهاش حرف بزن. این جوری که معلومه دهن بینه . با گفتگو مشکلت رو حل کن. تلاش بکن حالا که وارد زندگی شدی اوضاع رو درست کنی درجا به فکر طلاق نباش با مهربونی و زبون خوش حرف بزن ببین تغییری ایجاد میشه یا نه

ببخشید اینو می گم دل شما لامصب بود،عقل پدرومادرتون چی بود

خیلی از پسرها در ابتدای زندگی مشترک تحت تاثیر والدین هستند اینو بدون فقط شوهر تو نیست .همون طور که خیلیا مستقل هستند خیلیا هم مثل شوهرت هستند فکر نکن فقط شوهر تو این طوریه. امااااا اگه واقعا با عشق و علاقه باهاش ازدواج کردی و دوسش داری راه دلش رو پیدا کن نیازهات رو با زبان زنانه و مهربان بگو درخواست کن نه این که سر لج بندازی طرف رو. اگه دیدی هیچ جوره اصلاح شدنی نیست بعدا فکر اساسی کن.