یعنی روانی شدم دیگه
هر چی میشه تو دنیا بشه فقط فرش و مبل چیزی روش نریزه
بابام مریضه لیوان چای از دستش افتاده چند ساعته فقط داره میگه ریختی رو فرش دیگه لک شد
من جنازم بیفته گوشه خونه میخاد بگه دستت خورده چیزی ریخته رو فرش مردنت ول کن
چای داغ مثلا میریزه روم اول میگه ریخت رو مبل بعد یادش افتادنی میگه پات نسوخت
واقعا انقد مهمه یه لک فرش از جون آدم حتی ؟