شوهرم علاقه ای به ادامه زندگی نداره و طلاق میخواد گفته کاری میکنه خسته بشی بدون مهریه بری منم نمیخوام به هدفش برسه اونی که غرور نداره شوهرم هست که با اینکه حق طلاق داره اقدامی نمیکنه بخاطر پول چرا همه به چشم یه بدبخت ضعیف بهم نگاه میکنن منکه دارم زندگیم. رو میکنم کاری ندارم بهش بخدا الان بهم خبر مرگش بدن برام بی اهمیت ترین خبره عمرم میشه
چرا با ترک کردن و یه گوشه خونه پدرم نشستن تا آقا چندین سال منو تو دادگاه ها نگه داره تا مهریه ببخشم میشه غرور؟
بشین تو خونت مهریه تم بگیر این میشه با غرورش
اتفاقا بهترین کارو میکنی بشین خوش بگذرون
همین خوبه برگشتی خونت. نتونه عدم تمکین بزنه. از اول همین بود یا الان جن زده شده؟ چند ساله ازدواج کردی؟ انتخاب خودش نبودی؟
تو که تو خونه اون بی خاصیت موندی خب مهریت بزار اجرا
خب شما هم به خاطر مهریه تو این زندگی موندین
به نظرت تا کی میشه همچین زندگی رو تحمل کرد؟
به نظر من که ارزش شخصیت و لحظه های عمرت خیلی بیشتر از مهریه هست که بخوای زوری از این مرد بگیری و به خاطرش موندی تو این زندگی اجباری
بهترین کارو میکنی اصلا کوتاه نیا
من دوران عقدم دارم جدا میشم رفته دادخواستشو پس داده تا من اقدام کنم که مهریه نده منم هیچ وقت اقدام نمیکنم خیلیا میگن مهریه رو ببخش بلاتکلیف نمون ولی برام مهم نیست اینم بگم مهریه ام چیزی نیست 7 تاس ولی گدا اونم نمی‌ده
اسی حداقل سرکار برو
چرا حرف مردم برات مهمه مگه کجای زندگیتن مگه چقدر دلسوز و نگرانتن
