پسرم یه حرفایی میزنه

خونه دارید یا مستاجری؟

عزیزم بهرحال الان اون آقا همسرته و نمیتونی ببری پسش بدی

پس از این به بعد انقد راهی نداری جز اینکه یا همینطوری که تا الان جلو آمدی بری که نه برا خودت نه همسرت و مخصوصا بچه خوبه

پس تغییر کن از خودت شروع کن تو کانون خانواده ای 

هرچقدر هم همسرت درآمدش کم باشه یا ویژگی بد داشته باشه انقد شما شب روز بهش میگی بی پول و بی عرضه و داداشات فلان که صدبرابر بدتر میشه و الانم بچت داره وسط دعواهای شما همه چیش نابود میشه

نکن اینکارا رو

به اون طفل معصوم رحم کن

انقد به شوهرت نپیچ تا اونم دست بلند نکنه

تو که تا الان به نتیجه نرسیدی با داد و دعوا

بیا برا بچتم شده یه مدت به شوهرت توهین نکن حرف نزن به جاش بهش احترام بذار امید بده بهش محبت کن بذار بچت ببینه پدرش مورد توجه توه بذار مردونگی و احترام رو یاد بگیره 

درد دلاتو نبر بیرون خونه جلو بچه انقد از بی پولی نگو اونو دچار استرس فقر کردی

هر چی که داری یه مدت ازش راضی باش و مدام تو خونه بگو خداروشکر که اینارو دارم  که بچه ی سالم دارم بهش محبت کن ارامش بده بذار تو دامنت بامحبت بزرگ بشه

بذار اون بچه عوض شه شخصیتش نابود شده گناه داره بخدا

عزیزم تربیت بچه  و راضی کردنش اصلا ربطی به گرونی ندارن 

قدیم هیچی نبود بچه ها تعدادشان زیاد. بود آیا همشون افسرده بودن و به بزرگترشون پرخاش میکردن؟

اتفاقا خیلی هم شاد بودن

تو این مورد هنر مادر خیلی خیلی مهمه چطوری بتونی باهاش برخورد کنی 

اگه شرایط داری کار تو خونه انجام بده پول دربیار

شده ماهی پونصد هم ارزش داره به بیکارس

ان شالله روزی هممون زیاد بشه

خوب جرا با تندی بامن حرف میرنی

پسر پیش از پدر فوت کنه هیچ به هیچ

کارهم مادر مریض.داداش معتاد.خیلی سخت شده همه چی

اینا رو ول کن خودت میتونی کاری بکنی؟ سرکار بری مثلا

به اون دوچرخه قسطی یا دسته دوم که گفتم فکر کن سعی کن براش بخری خیلی تاثیر میزاره رو روحیه ش

جلو اون شوهر بی غیرتت هم سعی کن دعوا نکنی 

 والا بخدا منم نه عقیده دارم که بسوزی بسازی اتفاقا خودم اینو تو همه کامنتا میگم که روش قدیمیارو پیش نبرین نه میگم بچه بیارین وقتی ندارین نه میگم با مرد بد زندگی کنین وثروت صحبتم با کسایی که هنوزم با همین شیوه قدیمی با مرد داغون می‌مونن بچه میارن یا مرده به زور لچه میخاد و ... بخدا منم میفهمم جی میگی و خودم اصلاااااا قبول ندارم تو شرایط،بد و نداری و حالا هرچی بچه بیاری من بچه ندارم و شوهر بدی هم ندارم بقیه رو گفتم

تند حرف نزدم فقط منظورمو نمیدونم چطور برسونم من میگم حالا که تو این وضیعته میتونه تلاش کنه محکم باشه وقتی اوضاع سخته نزاریم کسی چیزی بگه واسه خودمون مردی بشیم 

اینجور حرف زدن اصلا درست نیست یه ادم غقیر غقیر هم که باشه دوست داره که حدافل یه بچه رو داشته باشه این از غریزه های انسان چیزی که خداوند پر وجود همه انسانها گذاشته مثل غریزه گرسنگی مثل اینکه به یکی بگی خوب وقتی نداری چرا میخوای غذا بخوری

من فکرم پیش اون طفلکه با اینکه از بچه متنفرم ولی گنا دارن 

فقط نزار بچت زجر بکشه اون مسئولیت با توعه حالا که مرد نداری خودت مرد باش 

کی گفته قدیم همه شاد بودن بچه هاشون ؟ یک مشت مرد روانی که شوهر مادرهای خیلی از ماها شدن از کجا اومده بودن از مریخ

همین شوهر ابن خانم که تاپیک زده هم یکی از اون بچه های پرتعداد ننه بابای قدیمیش بوده که داریم می بینیم چقدر شاد و باشعور و کمالاته

متنفرم از امثال شماها که با شعارهای پوچ و توخالی میخوایید واقعیات رو وارونه جلوه بدید 

تربیت به پول ربط نداره طرف وقتی نداره کمترین امکانات رو برای بچه ش فراهم کنه مثل یک دوچرخه چیکار بابد بکنه نکنه بجاش بابد بزارتش کلاس قران مسجد محل

این حرفهای مفت مال کلاس های دینی دهه شصت و هفتاد خیلی وقته دروغ بودنش به همه ثابت شده بدبخت اونایی که با این حرفها زندگی خودشون و بچه هاشونو‌خراب کردن اما