مادرش تصادف کرده پاش شکسته بخاطر پله های خونه خودش و دختراش و ندشتن توالت فرنگی پسراش آوردنش خونه ما. الان شده سهدهفته که یه تخت گذاشتن وسط پذیرایی و مامانش و دختراش اینجان. حالا بماند ک دختراش سعی میکنن خیلی ب من فشار نیاد و کلی در بچه داری کمکم میکنن و آشپزی و فلان. منم خدایی از گل نازکتر بهشون نگفتم ولی شوهرم سیس طلبکارا رو برداشته کلا طلبکارانه با من حرف میزنه . امشب دوباره طلبکارانه باهام حرف زد یواش گفتم رفتاراتو درست کن احترام نذاری احتران نمیذارم بهت. جای اینکه سپاسگزار باشی خونه و زندگیم و گذاشتم در اختیار خانوادت زبونت درازه؟ میگه واسه هر کسی ممکنه پیش بیاد دوهفته برو خونه مامانت نرین رو اعصاب من. چقد پرو و وقییییییح
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
بگو وسایلم تو این خونه شما تشریفتو ببر بسلامت ننتم بردار ببر با وجود اینکه تو تمام تاپیکت میگم دعوا ...
خیلی پروووعه. حتی تولدمم تبریک نگفت. بهش گفتم چرا اینجوری رفتار میکنی میگه چهار تا زن تو این خونس یه وقت حسودی میکنن. اوسکول اونا از طرف شوهر خودشون شارژن.
بگو خونه مامانم مثل خونه ما هتل نیست که برم دو هفته اونجا بمونم اگه معذب هستین میتونین با خانوادتون رفع زحمت کنین جای دیگه.... جای اینکه زبونشون کوتاه بشه دست پیش میگیرن....