یسری رفتاراشون واقعا اذیتم میکنه؛
یه موقعهایی کاراشون یه طوریه و حس خوبی نمیگیرم ازشون...انرژی منفی ان؛ به هر چیزی گیر میدن
خیلی وقتا منو جزو خودشون حساب نمیکنن بیرون میرن یا کاری انجام میدن یه تعارف از دهنشون در نمیاد
واسه خریدن هندوونه شریک شدیم هزینشو تقسیم کردیم خودشون اومدن یهویی هندونه رو قاچ کردن خوردیم...بعد من حواسم نبود واقعا که ظرف هندونه گوشه اتاقه (که خاب طبیعتا باید یا من یا یکی دیگه مون که کاری نکردیم میشستیم)...چنان تیکه ای هم اتاقیم انداخت که واقعا ناراحت شدم گفت به ..... تونم نیست وقتی یه چیزی گوشه اتاق میوفته
واقعا وضع مزخرفیه همش تیکه میندازن همش گیر میدن
اون وقت خودشون؟؟
یبار که مریض بودم و میخواستم نیم ساعت فقط بخوابم ادد همون موقع یادشون افتاد که عه اتاق کثیفه باید جارو شه بهشونم میگم بذارید واسه نیم ساعت یا یه ساعت دیگه، میگن که قرار نیست همه چیز بر وفق مراد تو باشه اگه دوست نداری برو خونه بگیر، یکم مراعات حالمو نکردن ، بعد وقتی خودشون میخوان بخوابن یه در میخوای ببندی گیر میدن که چرا سر و صدا میکنی
بشدت خستم از رفتارای مزخرفشون و گوشت تلخ بودنشون