بیاااااااین کمک

استارتر کرم از خوده درخته,چرا دستتو گذاشتی رو پا برادر سوهرت,حیا چی میشه؟

دشمنت شرمنده اجی 😍😍😍😍😍

واقعاً عجیب و دردناکه

من تو جایگاهی خودم رو نمیبینم که بخوام راهنماییت بکنم‌اما هرکاری میکنی به زندگی‌خانمش فکر‌کن

خودکشی هم‌کار ادم های ضعیفه . یه کاری نکن که ارزشت پایین حساب بشه . درسته احساس و علاقه مهمه اما لحظه های شاد جوونیت رو فداش نکن

من دیگه از نحوه حرف زدن میفهمم کی مرد هست می زن و اتفاقا تو چند مورد بیان نکردم اما بعدا تو تابپک ها مچ شون گرفتند و دیگه گفتم هر کی بفهمم میگم مرد هست که آدم های عاقل حواسشون باشه خودشونن خسته نکنند

خودکشیم واسه سال های اول بود دردم همینه ب زنش فکر میکنم و کم محلی میکنم اما خودم دارم آتیش میگیرم 

باشه

حرفی برا گفتن نیس اشتباه کردی هر جورم الان اعتمادشو جلب کنی بازم همیشه تلق میزنه این کارتو سرت و همیشه شک خواهد داشت من بودم گم و گور میشدم جایی 😑😕

استارتر خیلی عجیبه.. عجیبم تعریف میکنه. من هنوز حرفشو نفهمیدم دقیقا

عزیزم تواناییشو داشته باش بلاکش کن ازش بگذر تا خدا عشق بزرگتری بهت بده باورکن نتیجشو میبینی پا بذار رو دلت تا خدایی نکرده رابطتون بیشتر نشه باعث نشی اون آقا به زنش خیانت کنه که یه عمر عذاب وجدان بگیری محکم باش بهش نه بگو و بلاکش کن از خدا بخوا کمکت کنه چون فقط همین راه درسته به قول خودت عشق ممنوعه س عاقبت خوبی نداره 

حالا منتظر چی هستی؟

گاهی اوقات ادم دوست داره همه این اتفاقات یه خواب باشه و. بتونه سریع ازش رد بشه

ای کاش یه روزی تو شرایط مساعد بهش برسی . من اینو برات میخوام

ولی الان فقط اونو از ذهنت باید خارجش کنی

ریتم یکنواخت زندگیت رو تغییر بده

عشق قديمى اگر قسمت بود همون اول نصيب مى شد، به نظر من وقت و ذهنتون رو درگير گذشته نكنيد. نمى دونم چند سالتون هست و مشكلتون چيه. ولى دو سال كه دادگاه بهتون وقت داده يه فرصت عالى هست. شما خانمتون رو دوست داريد. يه سفر يه مقدار طولانى با هم بريد كه از محيط و خانواده اش دور بشيد. حتى اول خودتون يكى دوماه دور شيد و سفر بريد و فكر كنيد و بعد ايشون رو با خودتون ببريد. اگر مشكلتون مادر خانمتون هست در كمال احترام فقط دورى كنيد. خانمتون هم شايد قلبا راضى به جدايي نباشه. بخاطر مهريه مى خواد جدا شه. 

بوسسس بخوابین افتاد؟؟؟؟

چی خوشگله کثافط😍😍😍

عشق قدیمی رو که کاری باهاش ندارم و صرفاً همینجا عنوانش کردم

۳ ماه قبل یه بحثی شد که‌تو تاپیکم گفتم . از اون موقعی که به مادرخانمم گفتم پاشو از زندگی زناشوییم بکشه بیرون دیگه همسرمو ندیدم

هیچ راه دسترسی هم بهش ندارم . اونم‌ تازه ۲۰ سالش شده و نگاهش به مادرشه کاملاً. ترجیح داد بین‌من و مادرش کنار مامانش بمونه بقیه عمرشو

هیچ بزرگتری هم‌ندارن و همه از مادرش میترسن.

خانواده دختره اجازه صحبت کردن نمیدن

استارتر عزيز 

متاسفانه شما و شوهرتون شايد از نظر ظاهر به بلوغ جنسى و آمادگى ازدواج رسيده باشيد ولى در دنياى امروز بسيار زود ازدواج كرديد و از نظر عقلى خيلى اول راه هستيد تا معنى عشق و زندگى مشترك رو درك كنيد. معنى مسووليت و متاهل و متعهد بودن رو درك كنيد. زمان مى بره. شما خوشبختانه در دوره عقد هستيد. با بزرگتر هاى خانواده مشورت كنيد و چنانچه صلاح بدونن رابطه تون رو فعلا قطع كنيد و بيشتر روى درس و تحصيل و شناخت خود و جامعه و روابط و نيازهاى مرد و زن تمركز كنيد و بعد از شناخت كافى اگر هنوز دلتون پيش هم بود به هم رجوع كنيد يا جدا شيد. 

رفتار هر دو طرف و حتى برادرشوهر بسيار ناپخته و دور از تفكر براى زنان و مردان عاقل وبالغ و وفادار هست كه شرط اول ازدواج هست.