شوهرم ورشکست شده و کلی بدهی بالا آورده حالا تصمیم گرفته پول سودی بگیره خودش میگه بدهی ها رو میدم با بقیشم کار میکنم سودشو میدم تا اصل پول جور بشه برگردونم
من به شدت مخالفم این مدت خیلی دعا کردم هر شب نماز شب خوندم بلکه از تصمیمش منصرف بشه حالا که دیدم قرار نیست اومدم خونه پدر و مادرم ولی با اینکه عاشق خودم و دخترمه میگه نمیتونم نگیرم این پولو و همش میگه تو صبر کن تا درستش کنم
به خدا من با نداری میسازم با بی پولی میسازم حتی حاضر شدم برم خونه پدرشوهرم با اونا زندگی کنم ولی اون میگه من این زندگی رو نمیخوام بگید چیکار کنم
اینم بگم خودم شاغلم ولی درآمدم خیلی زیاد نیست
همش برای آینده بچم میترسم که بخواد این پول حروم رو بخوره