یک ماه و خورده ایه عروسی کردیم و وقتی عروسی کردیم مرخصی بود نیمه دوم عید بود ، شبا تا ۵ و ۶ صبح مینشستیم ساعت ۳ میزد به سرمون املت و نون پنیر و گوجه خیار میخوردیم حالا که شوهرم میره سرکار واقعا دیگه ۱۰ خوابه نشسته خوابش میبره 🫠💔
رابطه هم ۴ روز ۵ روز ی بار
هم دلم میسوزه واسه شوهرم هم اینکه دلم میسوزه واسه خودم
مهمونی هم میریم ما دقیقا وقتی سفره رو جمع میکنن ی ربع بعد میایم خونه بقیه همه میمونن ساعت ۱۱ ما خونه ایم الآنم پدرم اینا خونمون بودن شوهرم نشسته خوابش برده بود بهش اصرار کردن گفتن ما یکم دیگه میریم تو برو بخواب و دیگه شوهرمم اومد اتاق گرفت خوابید