بابام میگه باید حجاب داشته باشی

متاسفانه اولین آسیب به خودِ شخص بی حجاب میخوره بعد به دیگران

چ ربطی داره ؟؟ 

عزیزم اگر دوستات بهت حس بدی میدن و سمی هستند

عوضشون کن 

کسی خودشو ک بخاطر بقیه عوض نمیکنه

بلکه بقیه رو بخاطر خودش جایگزین میکنه

خوب میدونه جامعه چقدر فاسد شده خیر وصلاحتو میخاد 

کلا جایی ک قانونش واسه خانوما سود ک هیچ ضرر هم داره مستقل شدن زن سخته ولی الان سختتر شده

چون دنیا و جهان روزبه روز در حال پیشرفت و گسترشه و ی سری ها ک خانواده حمایتگر و خفن دارن زودتر از تویی ک هوش و استعداد داری میرسن به اون هدف مشخص.

به همین دلیل باید گاهی با افسردگی و حال بد رفت جلو بعضی موقع ها میدونی ی سری چیزا حق طبیعیه هر آدمیه ولی بخاطر جبرجغرافیا تو باید برای داشتن حق خودتتتتت جون بکنی 

الان تو ب این میگی حجاب؟ایسگامونو گرفتی؟بافتن موهات چ اسیبی ب پدرت میزنه

عزیزم خودت باید انتخاب کنی ولی در نظر داشته باش حجاب برای زنان آزاده اس یعنی میتونن انتخاب کنن که چه کسی به اونا نگاه کنه یا نکنه با تمام احترامی که برای همه ی زنان وطنم قائلم

برای خوبیهامون ارزش قائل بشیم و مواظبش باشیم اجازه ندیم هر مردی بتونه آزادانه با یه نگاه از ما لذت ببره

حجاب برای خودت خوبه

بافتن و نبافتن مو ربطی به حجاب نداره 

ایا واقعا بی حجابی تاثیر اجتماعی ندارد؟

ما نیاز داریم برای تامین نیازهای زندگیمون ساعاتی رو بیرون منزل و در اجتماع باشیم حالا فرض کنین یه پسر سیزده ساله که چرا میگیم سیزده ساله چون سن بلوغ و سن درک مسائل جنسی تقریبا در همین سنین حالا این پسر هر روز میره توی اجتماع و موارد زیادی بی حجاب میبینه و از لحاظ دیداری دچار ریزه خواری جنسی میشه چون ناخوداگاه قریضه جنسی اونو به این سمت میکشونه پسری که نه امکان ازدواج داره و نه امکان ارضای امیال جنسیش حالا از سن سیزده سالگی فقط با دیدن زیبایی لذت میبره و در اوج هیجانات جنسی نیازش و نمیتونه سرکوب کنه و کم کم که سنش بره بالاتر خب تو گوشیشم فقط با چهارتا دکمه میتونه خیلی بازتر و بیشتر ببینه و لذت ببره و ممکنه دست به کاری بزنه که روحش و جسمش و به نابودی ببره و این لذت براش تازه باشه بله اون دچار خودارضایی شده و کم کم معتاد این کار میشه و سنش که بره بالاتر میبینه میتونه خیلی بهتر این نیازش و برطرف کنه چرا که اون کسی که میتونه بهش لذت بده خیلی راحت در اختیارشه پس میره سراغ دوستی با دختر و تا سن ازدواجش با انواع و اقسام دختر ارتباط داره و موقع ازدواج مجبوره مسئولیت هایی رو بپذیره و تعهداتی رو قبول کنه و این کمی براش سخته به همین خاطر روز به روز سن ازدواجش میره بالاتر حالا این فرد میتونه بنا به شرایط خانوادگیش مجبور به ازدواج بشه

 اما واقعا میتونه متعهد بمونه فردی که از نوجوانی عادت به چشم چرانی داره میتونه یه باره این عاذت و بزار کنار این تنها بخش خوبشه که تنها بخواد فقط چشم چرونی کنه چه بسا نتونه تنوع طلبی که تو مجردی داشت رو بزاره کنار و بخواد خیانت کنه یا فراتر از اون ممکنه بنا به خصلتی که همه انسان ها دارن و اون کمال طلبی دچار سیری جنسی یا همون چشم و دلش به قول شما سیر بشه اما نیاز جنسیش که از بین نمیره فقط اینجا میره دنبال لذت های بیشتر و صرفا دیگه جنس مخالف نمیتونه راضیش کنه و میره دنبال همجنس بازی و برده داری یا ارتباط با حیوان موضوعی که غرب به شدت درگیرشه و خانواده دیگه معنایی نداره طوری که در مدارس همجنسبازیو به بچه ها اموزش بدن

از اونطرف چه ضربه ای به دخترای جامعه میخوره در صورتی که بیشترین زیان رو در اخر جنس زن از این فرهنگ غلط میخوره به چه صورت؟

 به این صورت که از همون کودکی و نوجوانی یاد میگیره که زیبایی مهمترین سنجش برای ارزش گذاری روی جنس اوست او یاد میگیرد که تا وقتی زیبایی هاش حفظ بشه میتونه جایگاه اجتماعی داشته باشه و خب زیبایی که ماندگار نیست و در همه یکسان نیست از این رو هر روز دغدغه داشتن ظاهر خوب رو داره تا جایی که حاظر هزاران عوارض جسمی و به جون بخره و زیر تیغ عمل های زیبایی بره و روز به روز بیشتر و بیشتر و در یه رقابت ناسالام با همجنساش قرار بگیره

 طوری که برای حفظ نزدیکترین فرد زندگیش که همسرش باشه روز به روز باید بیشتر به ظاهرش برسه تا مثلا به چشم شوهرش بیاد اما مگر ما کالاییم جنسیم که تا وقتی که تر و تازه و خوشگل و جوانیم مارا بخواهند و در پیری نگران خواسته نشدن ها باشیم بله ما خانوم ها با شعار برای ازادی در حقیقت میخوایم فرزندانمان و خودمان رو در بند بکنیم 

حالا اینا به کنار با بیشتر شدن تنوع و زیاد شدن تنوع طلبی اقایون امار ازدواج میاد پایین و ماییم که باید نگران این باشیم که تا سن جوانیمان رد نشده تشکیل خانواده بدهیم مبادا که تنها بمانیم و حتی حاظر میشیم وارد رابطه هایی بشیم که این روزا اسمش و گذاشتن ازدواج سفید و این رسما یعنی حتی در ازدواجم اقایون نمیخان قبول مسیولیت کنن و هرجا به تنگنا رفتن میتونن همه چیز و رها کنن و برن و در اخر ما خانوما میمونیم با هزار اسیب جسمی و روحی دقت کنیم اکر ازدواجم بکنیم میشیم خانوم یه مرد که مثالش و براتون زدم اونجا هم باید نگرانیهای خیانت و چشم چرانی های شریک زندگیمان رو داشته باشیم و نکته اخر اینکه ما باید دو طرف رو بگیریم یعنی اول به پسرانمان حجاب چشم رو سفارش کنیم و بعد به دخترانمان حجاب و پوشش ظاهر و تا وقتی که بگیم حجاب دخترم به خودش مربوطه خب پس چشم پسرمم به خودش مربوطهدخترم میتونه حجاب نداشته باشه پسرمم میتونه چشم چرون بشه

بله دقیقا همینه ک شما میگی 

نمیشه چیزی به کسی اجبار کرد هر جوری هست طرف مقلا دوست نداره روسری سر کنه میدونه یه عده مریض هم ممکنه مزاحمش بشن ولی بازم نمیخواد حجاب داشته باشه خودش پذیرفته

آره ولی نه زوری 

عزیز من

اصلا بحث حجاب به کنار

ولی این دوستاتون اصلا و ابدا دلیل خوبی نیست برای انتخاب راه توی زندگی

فرض کنیم دوستای شما بخوان سیگاری بشن، بخوان هزار تا کار اشتباه انجام بدن اونوقت راه اونا رو میرید که فرق نداشته باشید؟!

والا من آدم میشناسم دانشگاه قبول شده رفته خوابگاه که هم خوابگاهی عاش مثل خودش نبودن و خیلی متفاوت بودن، نه تنها تغییر نکرده بلکه باعث شده اونا هم نمازخون بشن

این هنره

و هیچ وقت دوست رو به خانواده ترجیح ندین، نظر پدر از روی دلسوزی و آگاهی و تجربه هست اما دوستاتون غالبا رفتارهاشون هیجانیه

پس تا حدودی رعایت کن

نمیگن چادری باش 

ولی دیگه شالتو خوب و درست سرت کن 

بی‌حجاب نباش