اون دختر خاله مامانت که فقط دنبال شغل و جایگاه. دامادشه.. حزب باد تشریف دارن. من خودم باشم دور این خانوادت با این طرز فکر که ادمهارو به واسطه جایگاهشون ارزش میزارن نه شخصیت و اخلاقشون خط میکشم... ـمعلومه ادمه بشدت دخالتگریه و به زندگی دختر و دامادش کاملا دخالت خواهد کرد و نخواهد گذاشت اب خوش از گلوی دامادش پایین بره.. فرض کن فردا روز پا گذاشتی رو غرورت ورفتی سر زندگی با دختر این حزب باد.. یه مشکلی سرکارت پیش اومد و جایگاه شغلیت دچار تزلزل شد این حزب باد زرتی طلاق دخترشو میگیره ودوباره نگاهش به تو نگاه ارباب به رعیت خواهد بود..
ولی بنظر من اینطور تند برخورد نکن سعی کن صبر کنی کارت صد درصد جور شه و بعدش ببین خودشون پیشنهاد میدن یا نه اگه که گفتن بهشون بگو ازشون ناراحت شدی بخاطر این رفتار اگه که هم پیشنهاد ندادن از طرف مادرت بهشون بفهمون دختره رو دوست داری ولی خب از رفتارشون ناراحت شدی بگو که منم میدونستم آدم اعتبار نمیکنه دخترشو دست هر کسی بسپارد منم هر کسی نبودم و برای زندگیم برنامه داشتم شما میتونستین بجای تحقیر بگین مثلا چون کارش دولتی نیست نمیشه منم خودمو جمع و جور میکردم
ای بابا حقیقتا آجی من نمیخوام از خودم تعریف کنم ولی شانس من توی آشنا و فامیل دختر به سن من نیست و منم آدمی نبودم که با هر دختری بپرم و گفتم کارد رابطه غیر حلالی نشم و اگه با کسی هم باشم به قصد ازدواج هست و قصد دارم متاهل شم ولی خب کسی نیست تو اطرافیانم واقعا نمیدونم چطور با کسی آشنا شم مثلا یه دختره هست فروشنده تو شهرمون به دلم نشسته ولی خب معلوم نیس اصلا طرف مجرده متاهله اصلا چطور بگم والا زیاد دیگه خودمم دلم به این وصلت نیست
حالا شغلت چی هس؟ماشین ؟خونه
اول اینکه سنت خیلی کمه واسه ازدواج
دوم اینکه لطفا بیخیال اون دختر خانوم شو،اومدیم و زنت شد
فردا روزی خدایی نکرده یه اتفاقی افتاد و دستت تنگ شد دوباره همون حرکتو برات پیاده میکنن
اونا دنبال خودت نیستن
پرستیژ کاری که داره برات جور میشه رو دوست دارن
من جای شما بودم همونطوری که اونا باهام رفتار کردن ،رفتار میکردم
الان برای چی باید زنگ بزنن خونتون یا امارتونو از این و اون بگیرن
من جای شما باشم اسمشونم نمیارم
ای بابا چی بگم والا من آدم خود خواهی نیستم ولی هیچ وقت خودم رو کمتر ازشون ندونستم تازه الانم کارو بارم جور شه صاحب دوتا شغلم با درآمد خیلی بالا تر از کارمندی و حتی کارم جور شه هن نمیگم بالاترم ولی بخدا اگه اون موقع باهام کنار میومد طوری باهاشون جبران میکردم تا هیچ وقت پشیمون نشن
منم مثل شما سنم کمه
ببین عجله نکن که عاقبت نداره این ازدواج
دختر خاله خودم وقتی شوهرش رو گرفت ،شوهرش فقط مدرک داشت و اندکی پس انداز
دختر خالم به پاش موند شوهرش استخدام شد الان بهترین زندگی رو دارن تو مشهد (دختر خالم واقعا پسره رو از ته دل میخواست)
من خودمم مثل شما گفتم مثلا فلان پسر برای ازدواج خوبه مخشو بزنم😅ولی بعداً فهمیدم طرف چه ادم نحسی بوده
اون فقط ظاهر کار بوده
عجله الان خوب نیست
منم قصد نداشتم زودی ازدواج کنم گفتم شرایط بهتر شه دو سه سال دیگه راستش هنوز استخدامیم قطعی نشده ولی با خودم میگم اگه اینجا جور نشه و برم بر فرض یه جای پایین تر مگه باز میان سمتم اصلا مگه منو باز همینقدر میخوان اینا باعث میشه کنار نیام باید بیخیال شم
ولی اون خود خواهه و خود بزرگ بین. جونتو بردار و فرار کن. تو ففط ظاهر دخترش رو دیدی. از قدیمم گفتن مادرو ببین دخترو بگیر. مادره که حزب باده. دختره اگر تورو میخواست جلوی مادرش وایمیستاد که اونجوری تحقیرت نکنه.. همه چی که خوشگلی نیست برادر من.. زیر سقف زندگی مشترک زیبای خفته هم دیگه میشه عمو سیبیلو..
