2777
2789

از طرفی دلمم نمیخاد ب همسرم بگم ولی میدونم اگه بگم یک دنیا دلم سبک میشه


وای خانوما خیلی ناراحتم

من بنا ب شرایطم هرهفته از همسرم که تو عقدیم دورم

اخرهفته ها برمیگردم خونمون و همسرم میاد پیشم

منم دیشب تازه رسیدم،همسرم اومد ترمینال دنبالم و رسوند منو خونه شب هم موند

امروز هم یکم باهم گشتیم و قرار شد بعد شام بره خونشون...

بعد خاهرش زنگ زده داداش کی میای زنگ زدم بهت بگم دیگه پاشو بیا:/

اولین بارش هم نیست این حرکت حالا خودش مدام خونه دوستاشه امروز هم حتی خونشون مهمون بود ک بگم حوصلش سر میره فلان

منم یک هفته همسرمو نمیبینم واقعا از این حرکت ناراحت میشم چون قبلن هم انجام داده بود و یه بزرگتر نیست انگار ک جلوشو بگیره بگه زشته زنگ نزن


خونه خودشون هستم ی جور اذیتم میکنه

همسرمم اینجاس ی جور

جالبه من با همسرم حتی بیرون بریم همسر هول و استرس که ی وقت جلو خواهرم نگی رفتیم فلان جا هااا حواست باشه هااا استوری نزاریا هایدش کنیا اوه

برا بیرون رفتن با شوهر خودمم باید از ابجیش بترسم چون ناراحت میشه اونو نبردیم

بابا از نبودنت خستم،از اینکه هنوز هم به این فکر میکنم که کاش همش خواب بود،از اینکه چرا نمیتونم کنار بیام.بابا همه فک میکنن من کنار اومدم با جای خالیت اما هیچکس نمیدونه که چقد یواشکی اومدم پیشت،یواشکی برات اشک ریختم يواشکی آز درد نبودت رفتم زیر سِرُم،بابا وقتی نیستی دیگه خودم و واسه کی لوس کنم؟ آز کی کمک بخوام که با جون و دل برام انجام بده دلم تنگ شده بپرم بغلت ولی آخه چجوری...مرسی خدا از اینکه هستی،ولی در و رو به مردم ما بَستی،آتئیست میشم بفهمم توام با اینا هم دستی....از این به بعد بگید روزِ میگم شبِ....از این به بعد اگه خداهم باشید من یکی آتئیستم:)                                                    تو چشام نگا کن و دستت و بذار تو دستم،غم و رو سیاه کن و دستت و بذار تو دستم،اگه ابر بارون بشه بارونِ بی امون بشه،دل و سر پناه کن و دستت و بذار تو دستم     غزلشونم♡
اه اه خواهرش ازاین حسودای بدبخته

دقیقا 

من خیلی دلم میخاد ب شوهرم ی چیزی بگم

ولی دوستم ندارم تو چشمم از اینایی بشم ک دنبال دعوان و... ولی خیلی رو مخمه 

بابا از نبودنت خستم،از اینکه هنوز هم به این فکر میکنم که کاش همش خواب بود،از اینکه چرا نمیتونم کنار بیام.بابا همه فک میکنن من کنار اومدم با جای خالیت اما هیچکس نمیدونه که چقد یواشکی اومدم پیشت،یواشکی برات اشک ریختم يواشکی آز درد نبودت رفتم زیر سِرُم،بابا وقتی نیستی دیگه خودم و واسه کی لوس کنم؟ آز کی کمک بخوام که با جون و دل برام انجام بده دلم تنگ شده بپرم بغلت ولی آخه چجوری...مرسی خدا از اینکه هستی،ولی در و رو به مردم ما بَستی،آتئیست میشم بفهمم توام با اینا هم دستی....از این به بعد بگید روزِ میگم شبِ....از این به بعد اگه خداهم باشید من یکی آتئیستم:)                                                    تو چشام نگا کن و دستت و بذار تو دستم،غم و رو سیاه کن و دستت و بذار تو دستم،اگه ابر بارون بشه بارونِ بی امون بشه،دل و سر پناه کن و دستت و بذار تو دستم     غزلشونم♡

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

دقیقا من خیلی دلم میخاد ب شوهرم ی چیزی بگمولی دوستم ندارم تو چشمم از اینایی بشم ک دنبال دعوان و... و ...

عزیزم متاسفانه هرچی بگی بدترمیکنن وشوهرتم‌باورش نمبشه راه حلش فقط بی اعتناییه

اولشه کم محل کن تا بعد عروسی درست میشه.یه چیزی برات تعریف کنم من ماه اول عروسیم بود دیدم شوهرم یه مسواک و شلوار راحتی کنار گذاشته گفتم اینا چیه گفت برا مثلا مریمه ( خواهرش اون موقع مجرد بود) شاید بعضی شبا بخواد بمونه،!!!!! هیچ وقتم این اتفاق نیوفتاد همون بود و الان سالی سه چهار بار هم و میبینیم.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز