راستش خونه تنها بودم
بیکار بودم و برق ها هم رفته بود گفتم برم آلبوم ها و وسایل قدیمی رو ببینم تا یادی از خاطرات بشه
بعدش رفتم یکی از چمدون کوچیک های قدیمی مامانمو باز کردم (البته به سختی .... چونکه قفلشو با ترفند هایی که بلد بودم به زور باز کردم)
بعدش همین طور که داشتم وسیله های قدیمی مامانمو میدیدنم
دیدم یه کیسه کوچیک پارچه ای هستش که توش کلی کاغذه
کاغذ ها رو در آوردم .... و روشون اسم های مادر و پدرم و خواهرم نوشته بود و توش هم پر بود که نوشته های عربی و کلی کاغذ دیگه
و چند تا پارچه که با سنجاق بهم وصل شده بود
خیلی تعجب کردم چون مامانم به این مسائل اعتقادی نداره بعد اگه یه نفر دیگه هم گذاشته باشه چرا باید توی صندوق قدیمی مامانم بزاره.....
واقعا نمیدونم به خواهرم بگم یا نه..... بنظرتون چکار کنم؟