نمیدونم من خیلی حساسم یا واقعا همسرم منو همیشه مقصر همچی میدونه دعوامون میشه من باید برم بگم ببخشید من باید پا در میونی کنم حتی اگه اون اشتباه کرده باشه اما دیشب با مامانش بحثش شد مامانش گفت اگه من فلان جا نرم نمیشه اینم گفت شبه من نمیبرمتو فلان یکم بحث شد گوشی همسرمو امروز دیدم به مادرش پیام داده بود بابت دیشب ببخشید غلط کردم احساس میکنم اصلا منو نمیبینه به خاهرش میگه برو واسه عقد فلانی کاشت بزن شوهرت پس اینهمه خرج میکنه چرا نمیگه بری کاشت کنی بعدد اقا خودش انگار نه انگار زن داره (نامزدم)
من یکم درشت اندمم تازه هم متوجه تیروئید کم کارم شدم هعی وزنم داره میره بالا اونم میدونه اما هر جا مهمونی میریم جلو همه میگه رژیمو فستینگو چیو چی یعنی قشنگ تر میزنه به حالم
چرا بعضی خانوما تو کوچیک ترین چیز دخالت میکنید من الان شوهر شاگردش بهش پیام عاشقونه داده بود ک من عاشقتم من نمیتونم فراموشت کنم اومد بهم نشون داد من اصلا هیچی نگفتم بهش گاهی سربه سزش هم میزارم اونم میاد همه چیو بهم میگه حتی بدترین چیزا رو هیچ وقت نشده بهش بگم چرا این کارو کردی اون کارو کردی
من هیچ کردم اینایی که اینجا گفتم رو حتی یکبار هم به روش نیوردم هروز بیشتر از دیروز بهش ابراز علاقه میکنم به مادرش خاهرش احترام میزارم اما خب منم ببینه اونی که قراره یه عمر باهاش سرشو رو بالشت بزاره منم و منم دل دارم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
