از خاله که پرسیدم منو اندازه بچه ها و نوه هات دوست داری یا نه گفت اره و گفت مامانت رو من خودم بزرگش کردم و توهم با بچه هام فرقی نداری
رو قرآن هم دست گذاشت و جون بچه هاشو قسم خورد که تورو اندازه اونا دوست دارم اما عمم میگه نه و من بلاکش کردم
من نمیتونم اینو قبول کنم
میخوام تونم اندازه بچه هاش دوستم داشته باشه