2777
2789
عنوان

مادرشوهرم داره ازدواج می کنه😔

2712 بازدید | 70 پست

بچه ها همه رو تایپ کردم فقط بیاید تا بزارم پستا رو فقط لطفا راهنماییم کنید بگید چیکار کنم ممنون

تا حالا شده حس کنی خدا داره پا به پات اشک می ریزه؟اون موقعی که حاجتی داری و به صلاحت نیست و بی تابی می کنی میگی خدایا آخه چرا؟خدا برای غصه خوردنت برای عجول بودنت برای بی تابیت پا به پات اشک می ریزه . من این لحظه رو حس کردم 💛🧡❤

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

راستش ما رابطمون باهم خیلی خوب بود طوریکه مادرشوهرم همش می گفت آخر چشممون می زنن و فکر کنن همینطورم شد پدر شوهر من ۷ساله فوت کرده اوایل دی ماه بود که مادرشوهرم  به شوهرم گفت می خوام ازدواج کنم شوهرمم زیاد جدی نگرفت ولی بهش گفت مادر من ۲۰ تومن حقوق داری خودت خونه زندگی داری بیمه ای شوهر کنی همه اینا به باد میره بعدم یهو طرف طلاقت بده یا ولت کنه می خوای چیکار کنی؟

و خلاصه گذشت


تا حالا شده حس کنی خدا داره پا به پات اشک می ریزه؟اون موقعی که حاجتی داری و به صلاحت نیست و بی تابی می کنی میگی خدایا آخه چرا؟خدا برای غصه خوردنت برای عجول بودنت برای بی تابیت پا به پات اشک می ریزه . من این لحظه رو حس کردم 💛🧡❤

هیچ کس نیست؟

تا حالا شده حس کنی خدا داره پا به پات اشک می ریزه؟اون موقعی که حاجتی داری و به صلاحت نیست و بی تابی می کنی میگی خدایا آخه چرا؟خدا برای غصه خوردنت برای عجول بودنت برای بی تابیت پا به پات اشک می ریزه . من این لحظه رو حس کردم 💛🧡❤
خوبه تایپ کردی و انقد لفت میدی

نت ضعیفه دیر میاد

تا حالا شده حس کنی خدا داره پا به پات اشک می ریزه؟اون موقعی که حاجتی داری و به صلاحت نیست و بی تابی می کنی میگی خدایا آخه چرا؟خدا برای غصه خوردنت برای عجول بودنت برای بی تابیت پا به پات اشک می ریزه . من این لحظه رو حس کردم 💛🧡❤

تا اینکه چند وقت بعد از این جریان حدود دو سه هفته بعدش زنگ زد گفت بیاید بریم خونه باغم یه سر بزنیم چند روز بمونیم و برگردیم و دوست شوهرمم که فامیل دورمون میشد دعوت کرد اونجا شب دوم نشسته بودیم دورهم یهو جلوی مهمونا برگشت گفت من دارم ازدواج می کنم

شوهرمو میگی انگار با پتک زدن تو سرش یهو رنگش کبود شد و اولش چیزی نکفت ولی دید مادره داره ادامه میده بلند شد به داد و دعوا که چی میگی چرا داری آبرو ریزی می کنی و غلط کردی و فلان 


تا حالا شده حس کنی خدا داره پا به پات اشک می ریزه؟اون موقعی که حاجتی داری و به صلاحت نیست و بی تابی می کنی میگی خدایا آخه چرا؟خدا برای غصه خوردنت برای عجول بودنت برای بی تابیت پا به پات اشک می ریزه . من این لحظه رو حس کردم 💛🧡❤
عزیزم زندگی خودشه چون تنهاست اگه ناراحتی بیار با خودت زندگی کنه از تنهایی هم درمیاد دیگه شما ناراحت ...

من مخالف نیستم نگرانشم بیشتر

الانم تتها نیست یه پسر تو خونه داره

تا حالا شده حس کنی خدا داره پا به پات اشک می ریزه؟اون موقعی که حاجتی داری و به صلاحت نیست و بی تابی می کنی میگی خدایا آخه چرا؟خدا برای غصه خوردنت برای عجول بودنت برای بی تابیت پا به پات اشک می ریزه . من این لحظه رو حس کردم 💛🧡❤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792