من یه پسر ۱۶سالم که تقریبا ۲ ساله اضطراب اجتماعی گرفتم تو جمع خیلی فشار رومه تو مدرسه ماسک میزنم خیلی نسبت به ظاهرم حساس شدم مدام خودمو با بقه مقایسه میکنم و امید و انگیزه ای که داشتم رو از دست میدم، اصلا دیگه توان هیچکاری رو ندارم بازپارسال خیلی بهتر بودم خیلی خوش تر بودم الان که اومدم دهم یه باری به هزاران بارن اضافه شده ۲ ماهه با انواع مشاوره ها تماس گرفتم ولی خیلی حالم بده همش به مرگ فکر میکنم از طرفی از مرگ میترسن از طرفی میگم خب اینهمه زندگی میکنیم تلاش میکنیم سخنی میکشیم که چی؟ ، بعد توجامعه حسمیکنم عجیب رفتارمیکنم چون بهم میگن عجیبی من خودم خیلی از خودم بدم میاد و اعتماد به نفسم پایینه بقیه هم اینارو میگن بنظرتون چرا عجیب میشم واسه اضطرابم و حساسیتمه؟ درسته؟ خلاصه خیلی زجرمیکشم الکی، الان هم کلی درس دارم نمیتونم چجوری بخونم اراده ندارم شبها اس ت م ن ا میکنم و روز بعدش نمیتونم کاری بکنم بیحوصله میشم چطور با اراده به اهدافم برسم؟ خیلی حالم بده خیلی خیلی خیلی بیاین تورو خدا