لطفا مادرایی که پسر بالای ده سال دارن بیان

از اول اینقدر نبوده، کم کم اضافه شد . همشم برنامه ریزی شده ست و مقدار زیادیشو پس انداز میکنه 

این پولو صرف چ خریدایی میکنه؟

تا کی میتونی جلوش بایستی نزاری چیزای مضر بخوره؟ 

بره دبیرستان چیکار میخواید بکنید

به اندازه کافی بهش پول بدید بزارید ساندویچ و نوشمک و ...هم بخوره که ولع نداشته باشه 

در کنارش شام که باهمید غذای مقوی درست کن.بیرون که می رید غذای خوب براش بخرید

با زبون خوش هم باهاش صحبت کنید که باشه هله هوله دپست داری بخور ولی یک روز در میون

عزیزم بخاطر مسائلی که بالا گفتی پسرت نمیخواد ترکتون کنه در واقع شما زمانی که قرار بوده مادر و پدری کنید نبودین پسرتون در سن فوق العاده حساسیه حتماااا با یک مشاور خبره مطرح کنید پشت گوش نندازین

بیشتر بهش محبت کنید

پسر من روزانه پول مدرسه میبره خوراکی میخره بیاد خونه دیگه نمیگیره چیزی 

ولی اگه چیزی دلش بخواد ما میخریم 

پسر من ساعت 12 میخوابه 7 پا میشه 

براش توضیخ میدادی که مشق نوشتن تو برای آینده خودته نه من 

پسر من مشقاشو نمینوشت انقدر می‌گفتم غر میزدم عصابم خورد میشد همسرمم عصابش خورد میشد 

یروز گفتم ولش کن دیگه نمیکنم ننوشت هم بزار بره با نتیجه کارش رو به رو بشه دوباره مشقاشو  دیر نوشت نصفش موند رفت مدرسه معلم گفت چرا ننوشتی

دیگه از اون ببعد فهمید خودش باید مشقاشو بنویسه منو انقدر حرص نده

پسر منم خیلی ولخرجه یعنی پول بیاد دستش تا وقتی اون پول خرج نشه اروم و قرار نداره منم گفتم پول تو جیبی که داری میگیره باید سه بخش باشه خرجی پس انداز و یه مبلغی برای کمک یا خرج برای کسی مثل تولد یا مناسبت ها اگر رعایت کردی اخر هفته منم یه مبلغی میزارم روی پولت

عید با پس اندازش رفت دوربین شکاری خرید و دید چقدر اون پول به دردش خورد

از درس شدیدا فراریه منم گفتم یا درس یا کارو انتخاب کن چون روزی من یا پدرت نباشیم از گشنگی نمیری

و واقعا مصمم بودم اگر کارو انتخاب کرد بفرستمش جایی برای شاگردی

فعلا که انتخابش درسه

به نظرم بهش اجازه بده بره بهترین خاطرات بچگیم مال خونه مامان بزرگامه حسش دیگه هیچ وقت تکرار نشد بره هم خاطره ساز یه وهم تب و تابش می‌خوابه 

برای خرید دوچرخه، بازی فکری، دسته پلی استیشن( وقتی خراب میشه خودش باید پول تعمیر یا خرید دوباره اش رو بده ) یا مثلا دوچرخشو دزدیدن، نصف پولش رو خودش داد و براش خریدیم، پول به چرت و پرت نمیده، نهایت دوتا خوراکی بخره همین 

مشاور مدرسه می گفت اینقدر سخت گیری بابت خوراکی نداشته باشید 

ما تو مدرسه می بینیم دانش اموز میوه نوبرانه فصل و میریزه تو سطل اشغال ولی با خواهش از دوستش یه پفک میگیره 

بچه ان دوست دارن نمیشه جلوشون و گرفت 

پس خودتون برنامه ریزی شده بهشون هله هوله بدید بهتره 

منم پسر ده ساله دارم تا حالا نشده شب خونه پدربزرگاش بخوابه، اجازه نداره،  کارهایی مثل آشغال بردن، تمیز کردن اتاقش، نان خریدن اینا به عهده پسرمه غر هم نمی زنه، پول تو جیبی هم میدیم ولی حق نداره ریالی بدون احازه خرج کنه، میاد میگه می رم انرژی زا بخرم اگه اوکی دادیم میره می خره اگر نه حتی اعتراض هم نمی کنه پولاش رو هم جمع می کنه توپ یا لباس ورزشی اینا لازم داشت منم بهش کمک می کنم میره می خره

خاصیت نوجوونی همینه، مخالفت، لجبازی، باید باهاش کنار بیای تا ازین مرحله عبور کنه،، و در کنارش قانونم گذاشته بشه اما قانونی که قابل اجرا باشه، بچه حس نکنه دارن بهش روز میگن، چیزی که از پیش بربیاد