داشتیم ازخونه پدرشوهرم برمیگشتیم که یه ماشین دیدیم که توخیابون به جدول زده روشنه ودرهاش بازه ،،سرعت ماشین روکم کردیم که بفهمیم قضیه چیه که صدای تیراندازی شنیدیم وقتی برگشتم ببینم چی شده دیدم یه مردمسلح داخل یه مغازه میخوادیه دخترحدودا۱۸ ساله روبکشه ( پدش بود)
باشنیدندصدای تیرمردم جمع شدن وچندتا پسر جوان اون دختربیچاره رونجات دادن البته اونها هم مسلح بودن
ولی یکی ازحاضرین چنان کشیده ای به پدر دختره زد که خوردزمین ،انگارداشتم صحنه فیلم میدیدم دلم خیلی به حال دختره سوخت ،انقدرترسیده بود که نای فرارهم نداشت