باید بگم دارم بدتر میشم نا امیدتر .....احساس تنهایی بسیاااار
چی بخورم چیکار کنم...دخترم وقتی بدنیا اومد انگشت دوم و سوم پاهاش بهم چسبیده بود این خیلی خورد تو ذوقم و حالم بد شد شیرینی مادر شدن رو نفهمیدم....بچم خداروشکر سالمه باهوشه ولی اون لحظه که دیدم دنیا رو سرم آوار شد همه هورمونام بهم ریخت و اینکه همسرم بعد زایمان اصلا کمکم نکرد و تنهام میزاشت ....و میزاره...اصلا از لحاظ عاطفی و احساسی تنها هستم تمایلاتم نسبت به شوهرم رو کلا از دست دادم ۳۰ سالمه ولی هر روز بدتر میشم انگار یائسه شدم همیشه غمگینم کمکم کنید خیلی به خودکشی فکر میکنم قرصی هست که خوبم کنه....دارم خفه میشم از غم با یه چیز کوچیک گریه ام میگیره دست خودم نیست خیلی وقتا دلیل خاصی پیدا نمیکنم برا حال داغونم