2777
2789
عنوان

بچه ها من جدا شدم

| مشاهده متن کامل بحث + 3716 بازدید | 163 پست
هی خواهر ریدم توی این دنیا و شرایط ش زندگی ها مثل جهنم شده از مجردش بگیر تا متاهل همه از هم بدتر نمی ...

والا اصلا توف تو این دنیا زندگیا همه گهی شده یکی از مجردیش شاکیه یکی متاهلی دیگه دل هیچ کس خوش نیست 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

من با چندین نفر بود زن ۵۰سالع زن ۳۰ساله دختر ۲۵ساله باهمه شونم از اون کارا کرده بود

ای وای من ببخشید ولی  خاک بر سرش نمیدونم برا ماها ک زنشون هستیم  خار داره ک میرن با یکی بد قیافه و پیر دیگه ب هرزگی عادت کرده نمیتونه ب یه نفرمتعهد باشه مثل شوهر من، تو جدا شدی؟ من تو پروسه طلاقم 

برا منم گردن نمیگیره خیانتاشو ک ولی از تغییر رفتارش از تبفناش میفهمم با کسیه تا اونجا ک فهمیدم با کس ...

هی دختر تایپک هاتو خوندم خدا بهت صبر بده خیلی شرایط سختی. داری 

چرا خانواده تو از جریان کاری ها طلاقت نمیذاری؟ 

خانواده شوهر ذلیل شدت چی میگن ؟ 

قرار بود پاییز ازدواج کنیم نمیدونم چیشد یهو

عزیزم متاسفانه عده ای هیچ بویی از معرفت و مردونگی نبردن و فقط به دنبال بهره بردن بدون هیچ زحمتی هستن لطفا از این به بعد سادگی نکنید همونطور که یه عده از خانمها به ترفند های مختلف مردها رو تور میکنن و بهره میبرن عده ای از مردها هم فقط به دنبال بهره بردن و بی قید بودنن واسه ی همین ترجیح داده میشه اول ازدواج صورت بگیره تا کسی مخصوصا خانمها ضرر نکنن حداقل حق و حقوقی داشته باشن 


ن اینطور نیست با هم خیلی خوب بودیم

دختر خدا خیرت بده برا من شوهرمه بعد چند سال زندگی وقتی تو بدترین شرایط بودم و اون قسم راست من یعنی روعاشق بودنش قسم میخوردم چشمشو انداخت تو چشام گفت دوست ندارم جدا شیم تو هنوز مردا رو نشناختی 

هی دختر تایپک هاتو خوندم خدا بهت صبر بده خیلی شرایط سختی. داری چرا خانواده تو از جریان کاری ها طلاقت ...

خانواده شوهرم از خدا شونه مامانش یه جشنی تو اونجاش گرفته ک نگو خانواده خودمم گفتم اما غیر مامانم هیچ کس پشتم نیست یعنی برادرم از وقتی فهمیده دارم جدا میشم دیگه حتی یه زنگم بهم نزده 

نه ولی صحبت کردیم قراره جدا بشیم فعلا من تو خونه مونم اون رفته

از من ک با شور اشتیاق و علاقه داره یه تنه کارا طلاق و میکنه بره دوست دخترش براش ریده فعلا تو یه خونه ایم با هم تا وقت طلاق من خونه بگیرم 

خانواده شوهرم از خدا شونه مامانش یه جشنی تو اونجاش گرفته ک نگو خانواده خودمم گفتم اما غیر مامانم هیچ ...

ای بر پدرتون لعنت صد پدر های حروم زاده 

کار خوبی می کنی اگه شاغلی جدا شو 

ببخشید ها ک ص ننش مرتیکه بی شرف

از من ک با شور اشتیاق و علاقه داره یه تنه کارا طلاق و میکنه بره دوست دخترش براش ریده فعلا تو یه خونه ...

الان چطوری راش میدی خونه بفرستش خونه ننش تا کارهای طلاقت تموم شده 

ماشین و خودت و خریدی؟ یا مال خودشه به اسم تو؟ 


ای بر پدرتون لعنت صد پدر های حروم زاده کار خوبی می کنی اگه شاغلی جدا شو ببخشید ها ک ص ننش مرتیکه بی ...

اره واقعا نه شاغل نیستم اما خب مجبورم شاغل شم حتما جدا میشم یعنی الان ک دنبال کاراشیم فقط این وسطا گاهی احساسم قلبم یکم گوه اضافه میخوره 😞

الان چطوری راش میدی خونه بفرستش خونه ننش تا کارهای طلاقت تموم شده ماشین و خودت و خریدی؟ یا مال خودشه ...

مال خودشه ب اسم من بهش گفتم ماشینمو بده قبول کرد بازم ذوق این دوست دختره کورش کرده گفت میدم خونه هم خب مال اونه نمیتونم راهش ندم کلید داره 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز