من گربه ام در طول روز تو خونه آزاد میگرده شبا موقع خواب میبرمش تو اتاق و اونجا میخوابه درو میبندم چون میترسم تو خونه جاهای بلند بره چیزی بندازه رو خودش
خودمم تو پذیرایی میخوابم یعنی اتاقمو دادم به گربه ام 😅
وقتی کوچولو بود با هم میخوابیدیم بعد شلوغ شد نصف شب میپرید روم مجبور شدم بیرون بخوابم
مامانم همش بهم عذاب وجدان میده که درو نبند گناه داره اونجا تنها بمونه بذار هر وقت میخواد بیاد بیرون اینم بگم مامانم اول شرط کرده بود فقط باید تو اتاق خودت بمونه حق نداره بیاد جاهای دیگه الان دو دقیقه دلش نمیاد تو اتاق بمونه من خودمم عذاب وجدان میگیرم ولی خب چیکار کنم چون شبا 4 بیدار میشه تو اتاق راحته بازی میکنه پشت پنجره میشینه
گربه های شما کجا میخوابن