ما دانشجوی دانشگاه چابهار بودیم ولی الان انصراف دادیم ک بشینیم برای کنکور امسال بخونیم
چابهار ک اومدیم خونه خواهرم زندگی میکنیم خوبه نمیگم بد هست ولی چهارتا بچه کوچیک داره دائم اذیت میکنن و سروصدا هست اونم انتظار داره کمکش کنیم خودشم شاغله
خونه خودمون دشتیاری هست (یه روستا نزدیک چابهار) ک اونجام دست کمی از خونه آبجیم نداره یه داداش و زن داداشم همسایه دیوار به دیوارمون هستن عصر ک میشه میان خونه ما اون یکی داداشم و زنش همونجا خونه خودمون زندگی میکنه تازه آخرای بارداریش هست ماه بعد زایمان میکنه😐بابام همش مهمون میاره مامان خانم هم ک فقط مجلس گرمی میکنه دست به سیاه و سفید نمیزنه به همه اینا یه داداش فضول ۱۴ ساله هم اضافه کنید ک دائم تو خونه تلویزیون روشنه گیم میزنه و فحش میده و کرم میریزه😐
ببخشید زیاد شد ولی شما بودید با این شرایط میموندین چابهار خونه خواهرتون یا برمیگشتین خونه خودتون؟ وقت نیس باید زیاد درس بخونیم همش امروز و فردا میکنیم وقتمون میره