تقدیر من تنهایی یعنی هربار میخوام تلقین کنم بد شانس نیستم تا بهم ثابت نشه بدشانسم نمیشه انگار
شکست دوممو کجا دلم بزارم
قدرت بالاتری هست که نمیخواد من هرچی تلاش کنم خودمو خوشبخت منم رابطه خوب داشته باشم نمیشه چون نمیخواد
فقط نمیدونم چطوری بپذیرم و ببینم این همه ادم خوشبخت میشن به عشقشون میرسن تجربه دوست داشته شدن و …دارن فقط من نه و تعداد کنی دیگه از ادما؟!!!!چرا ؟!
چند سالته
منم همینه وضعم البته نه فقط تو خواستگار نداشتن تو چیزای دیگم همینه وضعم
خواستگارم نیست الان به خاطر تورم خودمم ندارم خواستگار
با عالم دین صحبت کن
دنیا آنقدر آدمو ب زمین میکوبه تا آدم خودش رشد کنه تغییر کنه تا اطرافش و زندگیش تغییر کنه
امشب سر همین مورد کلی پیش مامانم اشک ریختم
من از کلاس دهم و به بعدش...یعنی از ۱۵ سالگی تا الان که نزدیک۲۴ سالمه...خدا هیچوقت دیگه روی خوششو نشونم نداده....انگار یه قبولی تو رسته خوب تو دانشگاه...یا یه بار عاشق کسی بشی اونم بهت همون حسو داشته باشه زیادی برای خدا سنگین تموم میشه که براورده کنه.یا شایدم من و امثال من توسط خدا بلاک شدیم:)
برا من اینجوری نبود اون همش حرف ازدواجو میزد من میگفتم فهلا همو‌ببشتر بشناسیم
اون کل فامیل و خانواده و حتی فامیلای دورش منو میشناختن من به هبچکس نگفته بودم تا خاستگاری رسمی نشده
سر به موضوع همه چی رو بهم زد
نمیدونم شاید همون فامیلاش به هم زدن
رل رو معمولا به فامیل نمیگن چون ادمای قدیمی تر تو هر فامیلی پیدا میشن که بگن دختری که رفته با تو دوست شده با پسرای دیگم دوست شده و منصرف کنن پسرو
به نظرم این که به فامیلاش گفته رل توعه عجیبه
چقد شبیه من حرف میزنی یعنی حس کردم اینارو من نوشتم(:
