2777
2789
عنوان

یه نظرسنجی برای ازدواج زود و دیر

131 بازدید | 21 پست

من سالها پیش که دیپلم میگرفتم خیلی دوستهام اردواج کردند و الان بچه هاشون راحتی شوهر دادن یا سرباز هستند و یا درحال پیدا کردن عروس هستند.از اون طرف چندتا بچه هم دارند بعضیاشون سه یا چهارتا دارند

خوب من هم خواستگار داشتم اون زمان ولی دلم میخواست درس بخونم. خوندم و بعد درسم ازدواج کردم و البته مشکلاتی به وجود اومد و دیر بچه دار شدم (عقد طولانی و بدهی زباد شوهرم باعث شد چون دوست داشتم تو شرایط ثبات زندگیم بچه داشته باشم)

تا سال پیش من خانه دار بودم و هر وقت دوستهام را میدیدم که بچه بزرگ دارن خونه بزرگ یا حتی سوار ماشین هستند همش به خودم میگفتم اینقدر درس خوندی الان بچه ت کوچیکه خودت سنت رفته بالا و حس بدی داشتم .حسادت نمیکردمها حس میکردم شاید اشتباه کردم درس خوندم

تا اینکه پارسال ازمون اموزش و پرورش شرکت کردم و قبول شدم

الان همون همکلاسیهام میان مدرسه ما برای ثبت نام بچه اشون یا تو یه کلاسهام بچه همکلاسی خودم دانش اموزم هست

بعد دختر همکلاسیم میگفت مامانم که الان داماد داره گفته همه دوستام درس خوندن و من خیلی پیر شدم



نمیدونم یه حس عجیبی پیدا کردم من به زندگی اونها فکر میکنم و اینکه الان تو این سن بچه هاشون بزرگن و پولدارتر از من هستند واونها به من فکر میکنن که اره این معلم شده و ما درس نخوندیم


خیلی غمگینم کرد حرف دوستم چون نمیدونم کدوم کار درستی کردیم



بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

هر دوتون کار درستی کردین

هرکی مسیر خودش رو داره

ایشون خانه دار بودن رو انتخاب کردن و خب قطعا کلی وقت گذاشتن واسه همسر و بچه ها ..و روزای خوبی رو داشتن و دارن

شما هم مستقل بودن رو انتخاب کردین و دارین لذت میبرین

هر دوتون کار درستی کردینهرکی مسیر خودش رو دارهایشون خانه دار بودن رو انتخاب کردن و خب قطعا کلی وقت گ ...

ولی حس عجیبی دارم گاهی قبلها حس شکست میکردم که من با درس خوندن خیلی عقبتر از اونها شدم توی زندگی ولی الان دقیقا این حس را اونها پیدا کردند 

هر دوتون کار درستی کردینهرکی مسیر خودش رو دارهایشون خانه دار بودن رو انتخاب کردن و خب قطعا کلی وقت گ ...

با حرف ایشون موافقم

با هـ‌وایــی ابـــ‌ری بـــه فکــ‌ر روز هـ‌ای روشــــ‌ن...♡           خدایـا! بقیـــه رو انقـدر خـوشبــــخت  کـن...                    انقـــدر خوشبخــت کن...                                                   کــه بـه خوشبخـــتیه ما حســـــادت نکنــــن...♡آمـیـ‌ن♡

ب نظر من ک لزوما هیچ تصمیمی درست یا غلط نیس هر کس با شرایط خودش انتخاب می‌کنه و بعدم هی فک میکنن اشتباه تصمیم گرفتن اون یکی بهتر زندگی می‌کنه 

ب نظرم وقتی تصمیم میگیری دور یا زود ازدواج کنی باید خودت بدونی چ خبره 😂😂

تو کار درستی کردی به نظرم

همین که اول خودت به جایی رسید بعد یکی دیگه رو وارد زندگیت کردی و باز صبر کردی تا هر دو به سطح بهتری برسید بعد بچه دار شدی یعنی منطقی هستی 

به نظرم ترتیب درستش همینه نه اینکه خودت هنوز به هیچ جا نرسیده شوهر کنی و بدون توجه به شرایط سریع بچه دار بشی که چند سال بعد با حسرت بگی درس نخوندم جوونی نکردم 

ولی حس عجیبی دارم گاهی قبلها حس شکست میکردم که من با درس خوندن خیلی عقبتر از اونها شدم توی زندگی ولی ...

بخاطر اینک ب نقطه عطفی که میخواستین رسیدین...شما تو وجودتون عاشق مستقل بودن بودین...منم همینطور و کاملا میفهمم ک تا وقتی مستقل نشم بهترین اتفاقا هم بهم لذتی که باید رو نمیده


با حرف ایشون موافقم

همیشه دوستام را که میدیدم همش میگفتن وای چه دیر ازدواج کردی چرا یه بجه داری یادته شاگرد اول کلاس بودی .

حس میکردم دارم تحقیر میشم با اینکه خونه داری تو اون زمان انتخابم بود ولی نمیدونم انگار حس تمسخر از سمت اونها را داشتم 

وای الان یهو همه جیز عوض شد

آفرین بهت چقدر خوشم اومد از قوی بودنت و به مراحل بالا رسیدنت👏👏

ممنون 

الان حال دلم خیلی خوبه با اینکه اون تایم که سر کار نمیرفتم هم انتخاب خودم بود ولی یه مدت که دوستام را بیشتر میدیدم یهو حس کردم زیر پام خالیه چون حس شکست داشتم الان خیلی شادترم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792