سلام دوستان
من و همسرم ۴ سال پیش از هم جدا شدیم
خانوادش خیلی اذیتم کردن و باعث جداییمون شدن
بعد ۳ سال جدایی من و همسرم دوباره بهم دیگه برگشتیم
چون من یه پسر داشتم ک با همسرم بود و من از ۶ ماهگی تا ۳ سالگی نشد ک پسرم رو ببینم
موقعی ک از هم جدا شدیم خانوادم بهم گفتن بگو بچه رو نمیخوام تو سنت کمه و ش
منم سنمم کم بود و اینکه نه شغل داشتم نه هیچی مجبور شدم بگم بچه با پدرش ولی تو دلم آتیش بود و سختم بود....
من و شوهرم ک خواستیم دوباره عقد کنیم من شرط گذاشتم دیگه نمیخوام خانوادشو ببینم و حق طلاق و حضانت بچه رو هم ازش گرفتم
حالا دیروز مادرشوهرم اومد خونمون و کلی گریه کرد و میگفت منو ببخش اشتباه کردم پشیمونم و ...
و گفت اخر هفته بیاین خونه ولی من هیچی نگفتم
اصلا دلم باهاش صاف نمیشه چون باعث همه رنج ها و خرابی ها و زخم ها من این زن بود حالا چطوری ببخشمش.