دختراش یکیشونسنش رفته بالا حتی یه خاستگار نداره و یچی دیگه هم سرش اومده که خوب نیستبگم.
اون یکی دختر بعد از چنتا نامزدی بهمزدنالانعقد کرده
و کارما اینجا سرشوناومده که:
۱_کادو هایی که خواهر شوهرم برای مادرشوهرش خریده همرو پس فرستادنبراش، مثکاری کهمادرش سر من اورد.
۲_خانواده شوهرش دیگهنمیخوام باهاش در ارتباط باشن، دقیقا همین کاری کبا منکردن
۳_خانواده شوهرش خونشونومسخره میکنن.نبخاطر ظاهر.بخاطر دور بودن.خونهمنم مسخرهمیکردن
۴_مادرشوهرمبا همین دخترشمقهر کرده و بچهاشو بجونهم انداخته در حد کتک کاری و شکایت.
منخوشحال نشدم، ولی قربون خدا برم درسته خیلی سالمیگذره ولی دونه دونه کارایی که سر من دادن عینهمون سر دخترش اومد.
بیاییمهیچوقت اینجوری نباشیم
مهربونیکردنرو یاد بگیریم
فتنه بین اعضای خانواده راه نندازیم
کسی که وارد خانوادمونمیشه نمیگمعین دخترخودمون دوسداشته باشیم، ولی حداقل اذیتشمنکنیم.