2777
2789
عنوان

اندر حکایت مادرشوهر جان بیاین یکم بخندین یا گریه کنین به حال من

| مشاهده متن کامل بحث + 1422 بازدید | 97 پست

عزیزم اولا در مورد مسایل جنسی هیچ وقت صحبت نکن براشون.اون حریم شخصی شما و همسرتون هست.در جواب بهشون بگو ان شاالله ازدواج که کردید تجربه میکنید.

اونجا رفتی راهکارهایی که توی ذهنت هست انجام نده،چون خدایی نکرده سطح خودتون رو به اندازه ی اون ها میاری پایین.رفتارت خانمانه و به جا باشه.در ضمن حتما با شوهرت صحبت کن و بگو خواسته ی مامانت نامعقوله و اگر همچین کاری چه در جمع و چه در خفا بکنی به سلامت عقل و روانت شک می کنم.بگو خیلی زشته برادر متاهل همچین حرکاتی با خواهرای مجردش بکنه.

خلاصه که خواهر خدا صبرت بده

  پسرم؛این نفس بی تو بعید است که تکرار شود.  

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بچه ها یه چیز دیگه بگم حرفای من واقعا عجبپیبه اما واقعی  یبار مادرشوهرم دستش سوخته بود و رفته ...

این دیگه خدایی مشکل ذهن شما بوده

خب فک کرده پسرش با عرضه تره و کمک حال بهتریه

من خانواده همسرم عین شمان و عاصیم کردن  ولی آنقدر دلت پره همه چی رو از رو غرض میبینی


در هر صورت تجدید نظر کن روی قضاوتات و رفتارت با خانواده شوهر و خیلی دلخوش به این نباش ک شوهرت الان د ...

عزیزم شاید تو شرایط نیستی 

من خودم از اون آدمایی بودم که آرزوم بود با مادرشوهر و عیاق باشم و بریم عشق و حال 

از هر لحاظی که فک کنی از خانوادش سر بودم و همه میگفتن نکن ولی شوهرم مثل خودم فکر میکرد و به روز بود بخاطر همین قبول کردم 

با این دید وارد خانوادشون شدم ، موقع شادی و مریضی هیچی کم نذاشتم براشون 

ولی نمیدونییییی مامانش و دو تا خواهراش چه توقعها که نداشتن ، چه رفتارا که نمیکردن

حتی خود فامیلشون تو روشون به من میگفتن چطوری با اینهمه امکانات با اینور وصلت کردین من میخندیدم میگفتم ماهن ، که اخترامشونو ببرم بالا ولی متاسفانه روز به روز به رفتارهای زشتشون اضافه شد ، به دخالتهاشون ، سرک کشیدناشون، حسادتشون ، من تو تمام اینا سکوت میکردم و لبخند ، اما حالا دیگه کار به جایی رسید که انقدرررررر آزار دیدم و دم نزدم ، حتی سری آخر هم که کلی دلمو شکستن با خنده و احترام اومدم از خونشون ولی به همسرم گفتم دیگه برای من تموم شدن این آخرین بار بود که میدیدمشون .

نیستی جای بعضیا که ببینی چقدر سخته از  شعور و صبر و احترامت سواستفاده بشه

به خدا منم خل شدم 

وضع تو خوبه که 

من ی خواهر شوهر 55 ساله دارم شوهرمم بیست ساله خواهرشوهرم سه بار طلاق گرفته سه تا دختر داره از دختر اخرشم من یک سال کوچیکترم 

از من خوشش نمیاد دوتا دخترسم مجردن 

یکم اختلاف داشتیم باهاش 

اومد سرخاک پدرشوهرم که بودیم ی عالمه فش

به من داد گفت داداشمو از گرفتی و از این حرفها خدا عزیزاتو بگیره 

کلی فش زشت که لایق خودش بود سرخاک داد

به مادرش که شوهرم گفت بازم از دخترش دفاع میکرد 

منم دیگه نه میرم نه میام

چشم دیدن خوشبختی پسرشونو ندارن 

توام محل نذار نرو نیا 

همین بسه 

بچسب به شوهرت حسودا بترکن 

واقعا جای تاسف داره که حس حسادتشون خارشون میکنه 

هیچکس رو قضاوت نکنیم 

نمی فهمم چه جوری راضی میشن یه دختر دیگه‌که عروسشونه رو بدبخت کنن

اصلا درک نمی کنم

اخه این‌که حسادت نیس...دشمنیه

وقتی یه کسی ازدواج کرده معلومه دیگه کاملا با خانواده اش نیست‌... یعنی چه انتظاری دارن که بعد میان میگن تو‌پسرمونو‌ جدا کردی ازمون و نفرین‌میکنن

اصلا حرف حسابشون چیه

من خودم اصلن نه توی خونواده خودمون نه شوهرم ندیدم اینجور چیزی ولی به لطف نی نی سایت حسابی اینجا شنیدم

دخترخانومای مجرد...شما رو به هر کی قبول دارین قسم  زیر 22 سال ازدواج نکنین  .... منظورم این نیس که اونایی که زیر 22 ازدواج کردن بدبختند...من خودم 18 سالم بود و سال اول دانشگاه بودم که ازدواج کردم و خیلی هم خدا رو شاکرم و   ولی زیر 22 ریسک داره....چون تو به عنوان یه زن تا 22 سالگی نود درصد افکارت و عقایدت ثبات پیدا میکنه و خیلی از تفریح ها و شیطنت های دخترونه مال زیر22 هست و از طرفی یه زن هرچی کوچیکتر باشه آسیبپذیر تره و بیشتر میتونه مورد ظلم واقع بشه ولی بالای 22 سال بالاخره یه رشته دانشگاهی خوندی و در صورت نیاز احتمال شاغل شدنت بیشتره و اگه خدایی نکرده ازدواجت اشتباه باشه میتونی شرایط رو به نفع خودت تغییر بدی  و کمتر به حمایت خانوادت نیاز داری یا حداقل کمتر از یه دختر 17 ساله اسیب ببینی.... تو رو خدا اگه مجبور نشدین زود ازدواج نکنین ...منم 18 سالم بود فک میکردم هرچی زودتر ازدواج کنی بهتره الان که 2۶سالم شده و ادمای اطرافمو میبینم بین اونایی که ازدواجشون اشتباه بوده اون دسته که زود ازدواج کردن بیشتر ضربه خوردن...احتیاط شرط عقله...به خصوص توی این زمونه که از هر ده تا مرد یکی دوتاشون واقعا مرد زندگی اند...زندگی تون رو بر اساس استثنا ها قرار ندین که مثلا فلانی خوشبخته
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز