بچه ها یه چیز دیگه بگم حرفای من واقعا عجبپیبه اما واقعی
یبار مادرشوهرم دستش سوخته بود و رفته بود باند و .... بسته بود به دستش دکتر بعد رفته بود حمام و شوهرو صدا کرد تا لباس تنش کنه من خیلی ناراحت شدم خوب زنیکه 3 تا دختر تو خونت هست عروستم هست چرا پسرتو صدا کردی که من تا فهمیدم رفتم شوهرمو بیرون کردم با اخم گفتم تو چرا اومدی
بخدا من محبت گرفتن زورزورکی رو ندیده بودم😂😂😂
دست ب کار شو شوهرشون بده از دستشون راحت بشی
بچه ها یعنی راست میگن خیلی خواستگار دارن و قصد ندارن ؟پس چرا این طور رفتار میکنن ؟
خواهراش همش از من در مرود مسایل جنسی میپرسن
عزیزم وقتی شما میبینی که همین توجهات همسرت باعث حسادت اونا شده چرا میخوای با رفتارت کاری کنی که شوهرت از توجهش پشیمون بشه؟؟؟ و میدون رو برا مادرشوهر و خواهرشوهرات باز کنی؟
استارتر عزیز
به نظر من که اینکه اینجوری خواهرشوراتون رو مسخره میکنید اصلا کار درستی نیس...اگه اونا گفتن ما تو ناز و نعمت بزرگ شدیم شاید جنبه ی پز دادن داشته باشه اما خیلی بهتر از اینه که پدرشون رو بکوبونن و هی بگن ما تو محرومیت و بدبختی بودیم و باید به این نکته توجه داشته باشیم که وضعیت مالی همه مثه هم نیس...در کل به نظر من کارتون اصلا درست نیس که تاپیکی صرفا جهت مسخره کردن اونا زدید هرچند اگه کار مادر شوهرتون مضحک و خنده دار باشه بیان کردنش به عنوان یه تاپیک کار درستی نیس....نظر شخصیه خودم رو گفتم البته
اون کارارو به خنده میگم ....
ولی خوب وقتی این روزای منو خراب میکنن و روزای عروسی و نامرزدیم و خراب کردن ناحقه که خدا براشون زندگی بدون مشکل درست کنه .فقط از خد ا میخوام یکی مثل خودشونو سر راهشون بزاره
عزیزم گذشته از شوخی حس حسادتشون رو اصلا برانگیخته نکن با شوهرت خوش باش ولی بهشون نگو اینجوری حساس تر میشن
از رستوران یا تفریحات خوب ک میرین بهشون نگو
چ لزومی داره اونا بدونن
واقعا دارم مسخرشون میکنم
ون اصلا معنی نداره همچین انتظاری از برادرشون داشته باشن .
چون اصلا معنی نداره کهبرادرشون نوار بهداشتیشونو ببینه
اصلا معنی نداره تاپ بپوشن سینه هاشون برجسته بزنه بیرون جلو برادرشون
چون هیچ خواهرشوهری نمیگه خودمو میخواستم بکشم
چون نمیتونن خوشی عروس رو ببینم
چون بهترین دورانمو خراب کردن و من بهترین روزامو از دست دادم حالا مسخرشونم بکننم کمشونه
هر کسی رفتار عقده داشته باشه لایق تمسخره
اخه چه معنی میده جلو جمع داداشت بگه تو عریزمس و مادرشوهرم تاکید کرد وقتی زنت هست و جمع فامیله
بعد گف ت تو از زن ت میترسی .تو بی غیرتی
مهرآفريد عزيز موضوع تحقير خواهرشوهر نيست .بحث دخالت وفضولي و حسادت ومنم منم كردنه خواهراس كه بين عروس و برادرشون اينجوري ناراحتي پيش ميارن.من خودم يه خواهرشوهر بيشتر ندارم خدايي ماهه و خانوم.اينا خواهرام اگه واقعا زندگيه وخوشبختي و خوشيه برادرشونو بخوان ،الكي باعث نميشن كه عروس ويا برادرو از خودشون ناراحت كنن.بگو مگو هاي بي نتيجه براي خودشون اما در برابر اذيت كردن عروس و داداششون.
در اینکه خواهر شوهر و مادر شوهرت داغونن شکی نیست .ولی توم زیادی حساس شدی شاید زیادی داداششون رو دوست داشتن بنظر من کلا دخالت نکن و سعی کن حرصشونو در نیاری چون شوهرت حساس میشه و فکر میکنه تقصیر توعه .راجع ب اینکه بغلشون کنه بنظر من چیز عجیبی نیست والا منم وقتی داداشم و میبینم همش پیششم عروسمون هم ن حسودی میکنه ن چیزی .البته خواهر شوهرت هم عقده ایه .راجع ب لباس پوشیدن هم خب لابد راحتن هر کسی ی جور بزرگ شده در کل بنظر من حساسیت نشون ندی خودشون خسته میشن
