جاریم خیلی با من لج میکنه و منو دشمن خودش میدونه و علنا با من دشمنه و فوق العاده بد بین مثلا من اصلا نگاه بجه اونم نکردم بچه اش وسط جمع گریه کرد اونم داشت ظرف میشست بعد برگشته میگه زن عموش غیضش کرده پشت سرم گفته پیشه برادر شوهرم حالا همه دیدن که من حتی نگاه بچه اش هم نکردم خودم داشتم با بچه خودم بازی میکردم و همه هم گفتن اون مریضه بیمار روانیه اخه همه اطرافیان میدونن و بهشون ثابت کردم که من میخام با این جاری روانیم خوب باشم اما خودش نمیخاد حالا جرا دوس داشتم خوب باشم بخاطر شوهر بخاطر اینکه رابطه اش با برادرش خراب نشه ولی هربار ما با هم یه جاییم زنش یه چیزی برامون در میاره برادر شوهرمم میدونه دروغه ها ولی دیگه جاره نداره حالا من باید با همچین جاری ای چطوری رفتار کنم ؟بالاخره پیش میاد توی یه جمع باشیم وقتی میبینمش چطوری رفتار کنم؟ تا الان خیلی همش دوستانه و روخنده رفتار کردم و به بجه اش محبت کردم اما فایده نداشت تمام محبت هامو با بی مهری جواب میده کلا منو دشمن میبینه به شوهرم گفتم اخه من هیییچ گونه برخوردی به جز سلام علیک با این از اول نداشتم این چشه مثلا دانشگاه رفته ایم ما این رفتارای سطح فکر پایین چیه میگه اون روانیه خب با من چه که روانیه من باید چطور رفتار کنم که شوهرم چند سال دیگه منو مقصر جدایی از برادرش ندونه؟؟؟جاریم ادم خطرناکیه میترسم با بچم ضربه ای بزنه توهمی هست توهم توطئته داره ای خدا نمیدونم با همچین ادم سمی ای چیکار کنم خدا میدونه چقدر تلاش کردم دیدش رو نسبت به خودم عوض کنم اما نشد که نشد ارکاری کردم هر محبتی کردم فکر میکنه به دلایل بدی دارم بهش محبت میکنم در این حد
لینک کانال متخصص زنان و زایمان که ویزیت آنلاین داره، در موردش تاپیک زدم که چرا شده امضام، عاشقشم. https://eitaa.com/DrNesaVarmaghani :ایتا dr.nesa.varmaghani : اینستاگرام
اینم بگم قبله اینکه من بیام با مادرشوهرم حسابی جنگیده از وقتی من اومدم و همه ازم تعریف کردن حسادتش گل کرد حالا مادرشوهرم ول کرده چسبیده به من حسادت به من و ول نمیکنه که نمیکنه بخدا من کاری باهاش ندارم خداشاهده حرفامو که توی جمع میخام بزنم هزار باز مز مزه میکنم یه وقت بد برداشت نکنه اما اون بدون استثنا رفتارایی میکنه که علنا حال منو بگیره من اصلا به رفتاراش اهمیتی نمیدم و خودمو میزنم نفهمی اما اون شروع کرده حرف دراوردن که این به بچه من غیض کرده و از این حرفا که خداروشکر همه دیدن من حتی نگاه بچه اش هم نکردم
اینجور کسا صد سال دیگه هم آدم بشو نیستند ،ولشکن بی اهمیت باش اصلا نه محبت کن نه بی احترامی همت چی ان ...
بله درسته محبت که جواب نداد فعلا تصمیم گرفتیم اونا که هستن نریم خونه مادرشوهرم ولی مادر شوهرم ول نمیکنه بالاخره دوباره مارو باهم میکنه باید چطوری برخورد کنم باههاش بی محلی محض حتی سلامم ندم بهش؟؟
جایی که اون هست نرو. شوهرتم با داداشش ارتباطشو حفظ کنه
مردم تو خاکسپاریت اگر بارون بیاد شرکت نمیکنن؛ پس اون جوری زندگی کن که حالتو خوب میکنه. بی خیال حرف و نگاه مردم 🌹🌹🌹🌹🌹دانی که چرا دار مکافات شدیم؟ناکرده گنه، چنین مجازات شدیم؟کُشتیم خرد، دار زدیم دانش را دربند و اسیر صد خرافات شدیم!هر نره خری بهم درخواست دوستی بده تو تاپیک اولیم تگش میکنم و رسوا میکنم حالا هی تو نره خر انگشت نجستو بزار رو درخواست دوستی با من 🤣🤣🤣😏