وقتی فهمید که کوچک بود فوقالعاده هم باهوشه
اینقدر دعوا کردیم و ۲ بار قهر و دادگاه کشی
همش بقیه خونه ی ما برا اشتی دادن
این سالهای اخر هم که دعوا بزن بزن و فحش و داد وبیداد
دخترم ۸ سالشه باباییه وقتی پشت سر باباش غر میزنم یافحش میدم گریه میکنه و بغض
واقعا موندم چه خاکی به سرم بریزم
نه اون ادم میشه
نه من عادت میکنم
اگر پدرت مال و اموال داره و میشه بابت مهریه گرفتشون بی سر و صدا مادرت بره برای مهریه اقدام کنه. با وکیل مشورت کنه
منو باش فکر میکردم وقتی شوهرم سنش بالا بره دیگه شاید خسته بشه از خیانت کردن
فکر میکردم دخترمون بزرگ بشه تا اون موقع دیگه میزارع کنار🥲💔 اما مثه اینکه اینجور آدما تغییر نمیکنن
برو از مشاور بپرس ک چیکار باید کنی حرف کسی گوش نده هرکاری کنی ممکنه ب ضرر خودت و مادرت بسه
حتی ممکنه اگه بگی بجای اینکه از اون زن دست بکشه علنیش کنه از مادرت جدا بشه راه بر زنه بازتر بشه میخوای ی خورده با پدرت صمیمی تر بشود بگو بابا من یکی از دوستام پدرش خیانت کرده و مصلا اون ژنه فقط از بالای دوستم میتیغه خیلی حال دوستم بده همش از من میپرسه ک چیکار کنم از بابات مثلا راحل بخواه ببین چی میگه اینطوری براش تلنگر میشه این حالا ی پیشنهاد بعد ازش الکی تعریف کن ک خداروشکر تو مامان همو دوسدارید ی حرفایی بزن ک مثلا تو پدر خوبی هستی اینکار نمیکنی شاید خجالت بکشه یا ول میکنه زن رو یا ن
